کتاب هنر معاصر تاریخ و جغرافیا

Lart contemporain histore et geographie
کد کتاب : 12690
مترجم :
شابک : 978-600-5191-80-6
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 190
سال انتشار شمسی : 1400
سال انتشار میلادی : 1948
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 4
زودترین زمان ارسال : 11 اردیبهشت

معرفی کتاب هنر معاصر تاریخ و جغرافیا اثر کاترین میه

اشیاء ناسازگار ، شکل های عجیب و غریب ، و به همان اندازه عکس ، فیلم و نقاشی به سبک سنتی ، همان چیزی است که هنر معاصر را تشکیل می دهد. بعضی اوقات این هنر، مردم را همچون رعد و برق، شوکه می کند و در عین حال ، کنجکاوی آن ها را برمی انگیزد. هرگز در موزه های هنر معاصر ، در دوسالانه ها و نمایشگاه های هنری چنین ازدحامی رخ نداده است. تا جایی که ممکن است در این مکان ها راه خود را گم کنید!
برای کسانی که تازه وارد دنیای هنر می شوند ، "هنر معاصر تاریخ و جغرافیا" از "کاترین میه"، معیارهای فوق العاده را ارائه می دهد. نویسنده در این اثر برای تمام افراد کنجکاو و علاقه مند ، گزارش مشاهدات انتقادی خود را ارائه می دهد که به نوعی غذای تفکر هنرمند است. از چه زمانی هنر "مدرن"، "معاصر" شد، چگونه می توان مسیرهای متناقضی را که طی می کند توضیح داد، چرا هنرمندان می خواستند رابطه بین تماشاگران و آثار را تغییر دهند و هنگامی که مرزها با مد ، معماری ، فیلم مستند یا حتی آیین بسیار مبهم است، آیا هنوز هم می توانیم این هنر را در یک تعریف جای دهیم؟ "هنر معاصر تاریخ و جغرافیا" نشان می دهد که هنگامی که ایدئولوژی ها و سیستم های فلسفی راهنمای ما در بحران هستند ، هنر معاصر بیش از هر چیز یک فضای باز است ، یک منطقه ی آزاد برای تفکر و عملکرد متفاوت.
"کاترین میه" نگارش فوق العاده ای داشته و اثر بدون اینکه شما را از خواندن بترساند، مستند است. استفاده از نام ها به حداقل می رسد اما متن با هم جمع شده و خواننده را در طول تاریخ و ابهام هنر معاصر راهنمایی می کند. "هنر معاصر تاریخ و جغرافیا" متنی متفکرانه است در مورد شیوه زندگی ما و چگونگی آفرینش آثاری است که هنرمندان معاصر در آن خلق می کنند.

کتاب هنر معاصر تاریخ و جغرافیا

دسته بندی های کتاب هنر معاصر تاریخ و جغرافیا
قسمت هایی از کتاب هنر معاصر تاریخ و جغرافیا (لذت متن)
آنچه بایستی دسترسی نوآموزان را تسهیل کند ممکن است باعث گمراهیشان نیز بشود . اگر تازگی صوری دیگر معیاری برای تمایز "هنر معاصر" نباشد ، و با این حال فرقی باشد میان این هنر و هنر دیگری که در زمان ما آفریده می شود اما فاقد خصوصیت "تجربی" است یا به قول برخی از محافظه کاران، "به آن سوی تفکر سوق نمی دهد"، پس چگونه باید مرز ظریف بین آن دو را تشخیص داد ؟ از این گذشته ، خواه همه این آثار باب طبع بینندگان باشد یا نباشد ، پایگاهشان به عنوان اثر هنری دیگر چندان محل تردید نیست . کسانی که از آثاری خوششان نیاید ، در بدترین شرایط ، از جایگاهی که این نقاشی ها ، به زیان نقاشی های سنتی ، در نهادها به دست آورده اند گله می کنند ؛ آنها ایراد خواهند گرفت که چنین آثاری هنر رسمی تازه را تشکیل می دهند که این خود باژگونی جالبی است از موقعیت به نسبت دوران "آتش نشان ها" و "سالون پذیرفته ناشده ها". در واقع، وقتی هنر معاصر در این دوره هیاهو می آفریند ، بیشتر بدین سبب است که به لحاظ اخلاقی موجب حیرت می شود نه اینکه مغایر طبع سلیم و حس زیبایی شناسی باشد . تحقیر کنندگان اولمپا ، اثر مانه ، دست کم دو نکته را به زن زیبای عریان در تابلو ایراد می گرفتند : نگاه مستقیمش که به نظرشان گستاخ می آمد - قضاوت اخلاقی - و "پیکربندی" "صفر" آن ، به عبارت دیگر ، اینکه فاقد ارزش هنری است .