امروزه توجه به مقاصد و غایات در قوانین به یکی از اصول اساسی قانونگذاری تبدیل شده است. وجود چنین احکام و قوانینی در فقه و اجتهاد اسلامی، که در حقیقت نوعی قانونگذاری الهی برای اداره حیات بشری است، امری قابل پیشبینی است.
معتقدیم اگر با نگاهی دقیقتر به تراث امامی بنگریم ریشهها و شواهدی برای این نوع از اجتهاد خواهیم یافت که، اگر نگرانیهایی همچون افتادن به ورطه قیاس و اجتهاد رأی برطرف شود، میتوان این روش از استنباط را تقویت کرده و اجتهاد امامی را به این سو سوق داد.
این پژوهش با این هدف سامان یافته که به عنوان گامی ابتدایی، تاریخ اجتهاد امامی را با دقت کنکاش کند و تا حد توان به تمام ریشههایی که به نوعی در راستای این نوع از اجتهاد، که آن را «اجتهاد تعلیلمحور» تعریف میکنیم، هستند توجه کند و حمایت هر چند ابتدایی علمای امامیه، از دوران نص تا به امروز، را به منصه ظهور بگذارد.
کتاب رویکرد تعلیل مداری در اجتهاد