کتاب یکی بود، یکی نبود
نویسنده:
حمیدرضا داداشی
معرفی کتاب یکی بود، یکی نبود
این کتاب روایت صمیمی و سرشار از شادی و غم از سفر عمرۀ نویسنده است. در بخشی از این کتاب می‌خوانیم: «هواپیما دقیقا در ساعت مقرر از زمین کنده می‌شود و چند دقیقه بعد در دل ابرها فرومی‌رود. از لابه‌لای ابرها چراغ‌های شهر جده سوسو می‌زنند. هر سه ساکت نشسته‌ایم و کلمه‌ای بین‌مان ردوبدل نمی‌شود. سرمهمان‌دار، مدت پرواز را دو ساعت و سی‌وپنج دقیقه اعلام کرده. تهران به جده را سه‌ساعت‌ونیم آمده بودیم و چهارنفره؛ و حالا یک نفر از این جمع کم شده است. شوق رسیدن به تهران را نداریم؛ چون روی روبه‌روشدن با مستقبلان را نداریم. اما ظاهرا همه به دندۀ لج افتاده‌اند که ما را زودتر با آن‌ها روبه‌رو کنند. سکوت و سکوت...»
درباره حمیدرضا داداشی
حمیدرضا داداشی متولد سال 1350 ، نویسنده ی داستان های نوجوانان است.
دسته بندی های کتاب یکی بود، یکی نبود
محصولات مرتبط با کتاب یکی بود، یکی نبود
اولین نفری باشید که نظر خود را درباره "کتاب یکی بود، یکی نبود" ثبت می‌کند