رواقیگری یک مکتب فلسفی در یونانباستان و رومباستان بود که به مردم میآموخت چگونه در دنیایی پر از عدم اطمینان، سختی و رنج یک زندگی خوب و شاد داشته باشند. رواقیان معتقد بودند که کلید خوشبختی، وابستگی به چیزهای بیرونی که خارج از کنترل ما هستند، مانند ثروت، شهرت یا لذت نیست، بلکه پرورش فضایل درونی، مانند خرد، شجاعت، عدالت و خویشتنداری است که میتوانند به ما در مقابله با هر موقعیتی کمک کنند.
کتاب «فلسفۀ رواقی و هنر شادکامی» اثر دونالد رابرتسون، محقق و رواندرمانگر اسکاتلندی است. وی در این کتاب بیان میدارد که درست است که رواقیان سالها قبل میزیستند، اما آنها بینشهای شگفتانگیزی درمورد وضعیت و ماهیت انسان و جهان داشتند، بینشهایی که تا امروز پابرجاست و میتواند به ما کمک کند. درواقع این سنت فلسفی در سال 301 قبلازمیلاد توسط زنون در آتن تأسیس شد، تقریبا 500 سال بهعنوان یک جنبش فعال دوام آورد و چهرههای بزرگ و خیرهکنندهای مانند سیسرو، سنکا و مارکوس اورلیوس را پرورش داد که آنها روشی منطقی و سالم برای زندگی در هماهنگی با طبیعت و جهان و با احترام به یکدیگر فراهم آوردند.
به عقیدۀ دونالد رابرتسون، فلسفۀ رواقی از بسیاری جهات پیشدرآمدی برای درمان شناختی-رفتاری (CBT) است. CBT به روشی در درمان بیماریهای روانی اطلاق میشود که میکوشد با تکیهبر ذهنیت و رفتار انسانها، مشکلات مختلف آنها، از اضطراب و افسردگی تا انواع اختلالات شخصیتی را درمان کند. رابرتسون، رواقیان را بهدلیل ارائۀ مجموعهای از استراتژیها و تکنیکها را برای توسعۀ انعطافپذیری روانی، درآمدیبر این روش درمانی دانسته است.
طبق این اوصاف، کتاب «فلسفۀ رواقی و هنر شادکامی» پیش از آنکه اثری فلسفی باشد، اثری روانشناختی است که با هدف آموزش و بازسازی نظریات رواقیان راجعبه زندگی، درصدد است تا به ما در شاد زیستن و بهتر زیستن یاری کند. به گفتۀ نویسنده: «با آموختن اینکه رواقیگرایی چیست، میتوانید زندگی خود را متحول کنید و یاد بگیرید که چگونه از روز استفاده کنید، شاد زندگی کنید و فرد بهتری باشید».
کتاب فلسفه ی رواقی و هنر شادکامی