کتاب «گذار از سوگ»، با استفاده از چند تکنیک به خواننده کمک میکند تا زخم حاصل از فقدان را التیام بخشد. آدمی را در نظر بگیرید که ناگهان با یک سوگ عظیم مواجه شده و در نتیجهی آن، زندگی برایش تلخ شده و دیگر میلی به ادامهی آن ندارد. در واقع عظمت غم چنان او را بلعیده که دیگر امیدی برای بیدار شدن از خواب و از سرگیری فعالیتهای روزانه ندارد، چراکه اندوه به زندگی او نفوذ کرده و از شدت تأثر، دیگر توان رویارویی با زندگی روزمره را ندارد. برای همهی ما آدمها پیش آمده که در مواجهه با غم، دچار فروپاشی شدهایم و اهمیت کتاب در این است که قدرت رویارویی با غم و بازگشت را به زندگی را به مخاطبش میآموزد. این کتاب به شما کمک میکند تا زودتر به روند زندگی بازگردید و راحتتر با غم کنار بیایید. با خواندن این کتاب یاد میگیریم که در لحظه زندگی کنیم، چراکه زندگی منتظر ما نمیماند و متوقف نمیشود. باید دریابیم که قدرت زندگی از هر چیز دیگری بیشتر است و ما ناچاریم که بالاخره از سوگ گذر کنیم و زندگی را در آغوش بگیریم. در واقع با استفاده از تکنیکهای این کتاب، میتوانیم غم و احساسات خود را مدیریت کنیم و به اندوه اجازهی پیشروی ندهیم. زمانی که زندگی برای انسان، پوچ و بیمعنی شود همهچیز برای او بی ارزش جلوه میکند و امید پیش چشمش رنگ میبازد، اما باید بدانیم که مرگ و فقدان هم معنایی دارد. این کتاب به ما میآموزد که فقدان، پایان زندگی نیست و باید آن را پذیرفت و با آن کنار آمد.
نویسندهی این کتاب، گرچن کوباکی یک روانشناس امریکایی است که در نه فصل به «گذار از سوگ» میپردازد. از مباحث مهم این کتاب میتوان به فصلهای «زندگی با فقدان»، «پذیرش درد» و «شما قویتر از اندوهتان هستید» اشاره کرد.
کتاب گذار از سوگ