نویسنده در این کتاب که خودش متخصص اعصاب هستش اومده در مورد باور صحبت کرده. اینکه باور چیه؟ ریشه باورهای ما از کجا هستش؟ باورها چگونه ایجاد میشن؟ و در مغز به چه صورتی عمل میکنند. و بعد از این موارد به موضوع خداباوری و خداناباوری میپرداخته که ریشه این موارد در افراد مختلف از چی هستش؟ و چه مسائلی باعث میشه که افراد مختلف دیدگاههای مختلفی در این زمینه داشته باشن. و بعد با یکسری از آزمایشات و تصویر برداریها از مغز ادمی میخواد بدونه که چه تفاوتهای بین مغزهای خداباور و خداناباور وجود داره و آیا باورهای معنوی امتیازهای مثبتی از جمله سلامت روحی و جسمی برای آدمها ایجاد میکنه و یا اصلا تاثیری نداره؟ در این بین نویسنده از پژوهشها و آزمایشاتی یاد میکنه که درک فعلی آدمی رو نسبت به عملکرد مغز بهتر و بیشتر میکنه و ما متوجه میشیم که ذهن مون چطور به چیزهایی که درک میکنیم، معنا میبخشه و اون رو برداشت میکنه و حقیقت رو برای خودش ایجاد میکنه. و از سوگیری هایی که توسط ذهن مون دچارشون میشیم صحبت میکنه که چطور این سوگیریها باعث میشن ما در درک حقیقت رویدادها یا دیدگاهها دچار خطا بشیم. خلاصه که کتاب با اینکه برای سال دو هزار و هفت هستش ولی محتوای خوبی داره و اطلاعات زیادی رو در مورد عملکرد مغز به خواننده انتقال میده. برای من که حداقل پونزده الی بیستا کتاب در زمینه مغز خوندم بعضی از مطالبش تکراری بود ولی باز هم مطالب مفید و تازه ای در زمینه باور و ذهن و تفاوت مغزهای خداباور و ناخداباور داشت که در جایگاه خودش خیلی برام مفید واقع شد. و اینکه به نظرم تا حدودی (خیلی خیلی جزئی) اشتراکاتی هم با کتاب ادعایی علیه واقعیت داشت. و البته نویسنده در مورد تجارب افراد معنوی هنگام مراقبه و یا دعا و کارهای دیگه صحبت کرده و در مورد چرایی تجربه بعضی از تجارب معنوی هم، نظرات و نتایج آزمایشات خودش رو ارائه کرده. در نهایت اینکه کتابهای نشر سایلاو به صورت میان رشته ای هستند و این موضوع باعث میشه که کتاب هاشون علمی، غنی و جذاب باشه.
این کتاب رو مطالعه کردم با نخوندنش هم چیزی رو از دست نمیدین
بستگی داره چه کسی مطالعش میکنه!
سلام من میخواستم تا یه هفته دیگه سفارش کتابارو بدم اما امروز متوجه شدم یهو از سبد خریدم حذف شد میشه توی این ده روز واسم موجود کنین لطفا