کتاب حاضر، داستانی فارسی است که درباره حمله مغول به ایران در زمان خوارزمشاهیان نگاشته شده است. در داستان میخوانیم: «سلطان «جلالالدین» پس از آنکه از خدمت پدر بیرون آمد، به فکر فرورفت که چگونه منظور خود را عملی سازد؟ از طرفی معشوقه زیبا و طنازی که آوازه وجاهتش تمام ایران را پر کرده بود او را بهسوی خود خوانده و از طرفی میل پدرش بر این بود که در پایتخت بماند. هر چه فکر کرد، دید، نمیتواند از «گوهر ملک» صرفنظر کند، این بود که مستقیما به منزل آمد و تصمیم گرفت جاسوسان پدرش و جاسوسان «ترکان خاتون» را اغفال کرده و با لباس مبدل از شهر خارج شود».
کتاب پیک اجل