من امیدوارم که حکومت اسلامی در ایران تشکیل بشود، و از مزایایی که در حکومت اسلام هست بر بشر روشن بشود تا بشریت بفهمد که دین اسلام چه دینی است؛ و در روابط بین حکومت و ملتها چه روابطی است و در طرز اجرای عدالت چه نحوی است، و شخص اول مملکت با رعیت چه فرقی دارد در زندگی. اگر چنانچه بعضی از مزایای اسلام را مردم بفهمند، امید این است که همه به اسلام رو بیاورند. حکومت اسلام و شخص اول، که خلیفه است بر مسلمین و به منزله سلطان است نسبت به مسلمین، زندگی عادیاش از افراد طبقۀ سه پایینتر و با مردم، با همین طبقه فقرا هم درجه در زندگی هستند؛ و عدالت اجتماعی و عدالتهایی که اجرا میکند اسلام به مصلحت تمام طبقات، سابقه در بشر ندارد، حکومت اسلام مثل حکومتهای دیگر از قبیل سلاطین، از قبیل روسای جمهوری نیست. حاکم اسلام، حاکمی است که در بین مردم، در همان مسجد کوچک مدینه میآمد و جلوس میکرد و آنهایی که مقدرات مملکت دستشان بود، مثل سایر طبقات مردم در مسجد اجتماع میکردند؛ و طوری بود اجتماعشان که کسی که از خارج میآمد، نمیفهمید که کی رئیس مملکت است و کی صاحب منصب است و کمی از فقر است. لباس همان لباس فقرا و عشرت همان عشرت فقرایی و در اجرای عدالت طوری بود که اگر چنانچه یک نفر از پایینترین افراد ملت بر شخص اول مملکت، بر سلطان، بر رعیت ادعایی داشت و پیش قاضی میرفت، قاضی شخص اول مملکت را احضار میکرد و او هم حاضر میشد؛ و اگر چنان چه حکم بر خلاف او میکرد تسلیم بود.