«جاسوس خوب»، روایت قابل توجه کای برد، زندگینامهنویس برنده جایزه پولیتزر است از زندگی و مرگ یکی از مهمترین مأموران تاریخ سیا. او داستان را از کودکی و جوانی و فعالیت حرفهای رابرت ایمز آغاز میکند و میرسد به 18 آوریل 1983 و بمبی که بیرون سفارت آمریکا در بیروت منفجر شد و 63 نفر را کشت؛ از جمله رابرت ایمز را. کتاب اما صرفا درباره ایمز نیست بلکه در کنار ایمز، از چهرههای مهمی حرف میزند از جمله رهبر سازمان آزادیبخش فلسطین یاسر عرفات و معاون او، علی حسن سلامه، بنیانگذار نیروی 17عملیات ویژه سری سازمان آزادیبخش فلسطین. کتاب به ما میگوید که چگونه تمام تماسهای دولت ایالات متحده با این دو مرد در دولتهای متوالی بهطور رسمی ممنوع شد اما ایمز هر طور که بود این ارتباطات را ادامه و توسعه داد تا جایی که مذاکرات صلح فعال را با آگاهی روسای جمهور ایالات متحده، وزرای امور خارجه و مدیران رده بالای سران سیا پیش برد و در نهایت نقشی کلیدی در پایهگذاری توافقنامه صلح اسلو در سال 1993 و به رسمیت شناختن نیاز به تعیین سرنوشت فلسطینیها توسط ایالات متحده ایفا کرد. برد می نویسد: «رهبری اسرائیل از این تماسهای مخفی آگاه بود و سخت تلاش کرد تا آنها را بههم بریزد.
کتاب جاسوس خوب