«عشق اجتماعی و پتانسیل انتقادی مردم» نوشته جنارو آیوریو و سیلویا کاتالدی، یک پژوهش متقاعدکننده در مجموعه مطالعات راتلج در جامعهشناسی احساسات است. این اثر به مفهوم غالبا نادیدهگرفتهشده عشق اجتماعی میپردازد و آن را بهعنوان نیرویی قدرتمند با پتانسیل ایجاد تغییرات اجتماعی و به چالش کشیدن پارادایمهای جامعهشناختی سنتی قرار میدهد.
آیوریو و کاتالدی با زمینهسازی عشق اجتماعی در چشمانداز وسیعتر نظریه جامعهشناختی آغاز میکنند. آنها استدلال میکنند درحالیکه جامعهشناسی کلاسیک بهطور گسترده بر قدرت، تضاد و ساختارهای اقتصادی تمرکز کرده است، اغلب نقش احساسات و بهطور خاصتر، پتانسیل دگرگونکننده عشق در حوزه اجتماعی را نادیده گرفته است. هدف نویسندگان با مطرح کردن عشق اجتماعی، غنیسازی تخیل جامعهشناختی و ارائه بینشهای جدید در مورد پویایی تعاملات اجتماعی و کنش جمعی است. محور اصلی کتاب این مفهوم است که عشق اجتماعی که بهعنوان شکلی از ارتباط عمیق و همدلانه و همبستگی بین افراد تعریف میشود، میتواند بهعنوان یک کاتالیزور برای تغییرات اجتماعی عمل کند. نویسندگان به بررسی چگونگی تجلی عشق اجتماعی در زمینههای مختلف، از روابط صمیمی گرفته تا جنبشهای اجتماعی در مقیاس بزرگ میپردازند. از طریق مطالعات موردی دقیق و تجزیهوتحلیل نظری، آنها نشان میدهند که چگونه اقدامات مبتنیبر عشق میتوانند ساختارهای سرکوبگر را به چالش بکشند، انسجام اجتماعی را تقویت کنند و عدالت و برابری را ترویج کنند. نویسندگان از مجموعهای متنوع از چارچوبهای نظری، از جمله نظریه فمینیستی، نظریه انتقادی و جامعهشناسی احساسات استفاده میکنند تا استدلال خود را بسازند. آنها نشان میدهند که چگونه میتوان این دیدگاهها را برای درک پیچیدگیهای عشق اجتماعی و پیامدهای آن برای عاملیت فردی و جمعی ادغام کرد. این کتاب همچنین با آثار جامعهشناسان و فیلسوفان کلیدی، مانند اریش فروم و اکسل هونت، که به تقاطع عشق، شناخت و همبستگی اجتماعی پرداختهاند، درگیر است. یکی از نقاط قوت کتاب رویکرد میانرشتهای آن است. آیوریو و کاتالدی بهطرز ماهرانهای بینشهایی از جامعهشناسی، روانشناسی، فلسفه و علوم سیاسی را به هم پیوند میزند تا درک جامعی از عشق اجتماعی ارائه دهند. این لنز میانرشتهای به آنها اجازه میدهد تا به ماهیت چندوجهی عشق بهعنوان یک پدیده شخصی و اجتماعی بپردازند و پتانسیل آن را برای پرکردن شکاف بین تجربیات فردی و ساختارهای اجتماعی گستردهتر برجسته میکند. نویسندگان همچنین به چالشها و محدودیتهای مهم عشق اجتماعی میپردازند. آنها اذعان دارند درحالیکه عشق اجتماعی پتانسیل الهامبخشیدن به دگرگونیهای عمیق اجتماعی را دارد، اما از مشارکت و ابزارسازی مصون نیست. این کتاب بهطور انتقادی مواردی را مورد بررسی قرار میدهد که از لفاظی عشق برای توجیه شیوههای طردکننده یا تقویت سلسله مراتب قدرت موجود استفاده شده است. با انجام این کار، نویسندگان دیدگاهی متعادل و ظریف در مورد احتمالات و مشکلات عشق اجتماعی در جامعه معاصر ارائه می دهند.
«عشق اجتماعی و پتانسیل انتقادی مردم» کمکی است تأملبرانگیز و بهموقع به جامعهشناسی عواطف. مطالعات دقیق آیوریو و کاتالدی و نثر جذاب این کتاب را به منبعی ارزشمند برای دانشجویان، دانشپژوهان علاقهمند به تلاقی عشق، احساسات و تغییرات اجتماعی تبدیل کرده است. نویسندگان با به چالش کشیدن پارادایمهای جامعهشناختی مرسوم و برجستهکردن قدرت دگرگونکننده عشق اجتماعی، خوانندگان را دعوت میکنند تا امکانات دنیایی عادلانهتر و همدلتر را دوباره تصور کنند.
کتاب عشق اجتماعی و پتانسیل انتقادی مردم