کتاب دلدادگی در کوچه برلن

Deldadegi Dar Kooche Berlan
کد کتاب : 136671
شابک : 978-6227945751
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 492
سال انتشار شمسی : 1403
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 14
زودترین زمان ارسال : 11 آذر
دسته بندی های کتاب دلدادگی در کوچه برلن
قسمت هایی از کتاب دلدادگی در کوچه برلن (لذت متن)
صدای باران من را از خواب بیدار کرد، پرده را کنار زدم، پا شدم و بخار شیشه را پاک کردم، باران تمام تهران را شسته بود، ابرهای سیاه توی آسمان راه می‌رفتند و باز قصد باریدن داشتن. عطر باران را بو کشیدم، و لبخند زدم. پتو را روی تخت انداختم و مرتبش کردم، موهام را بستم و از اتاق رفتم بیرون، پدر در خانه بود و هیچ دلم نمی‌خواست پی به حال نزار دلم ببرد. سری به اتاق امیر کشیدم، رفته بود. از پله‌ها پایین رفتم، پدرم پشت میز نشسته بود و روزنامه می‌خواند، من با لبخندی که سفیدی دندان‌هام را به رخ می‌کشید، صندلی را عقب کشیدم و روبه‌روی پدرم نشستم. پدرم روزنامه را گذاشت آنجا، آن سوی میز، استکان چای را برای من گذاشت و گفت: خونه حالا رنگ و بوی زندگی گرفته. -پس دیگه برنمی‌گردم تو اون خونه اینجا می‌مونم. پدرم خندید و گفت: ارسلان دوماد سرخونه بشه؟ -حالا ارسلان هم نبود، نبود مهم نیست، مهم منم که به این خونه رنگ زندگی میدم.