تا اوایل سده چهاردهم میلادی، بازماندگان « عثمان بیک » فرمانده ترکمانان نیمه بدوی، امیر خراج گزار دولت سلجوقی و بنیان گذار سلسله عثمانی توانسته بودند امپراتوری بزرگی را که از سواحل دانوب تا فرات امتداد داشت تاسیس کنند. فرمانروای این امپراتوری، بایزید اول پسر مراد اول نوه عثمان بیک، بزرگ ترین ارتش های صلیبی اروپا را درهم شکسته، پادشاهان مملوک یعنی قوی ترین زمامداران جهان اسلام را به چالش گرفته و با امیر تیمور، جهانگشای نوپیدای آسیای مرکزی و ایران دست و پنجه نرم کرده بود. این امپراتوری که با پیروزی های نظامی از یک امیرنشین کوچک و بی اهمیت مرزی در اراضی بیزانس مسیحی متولد شده بود، از اوان پیدایش، تمام امکانات خود را وقف مبارزه با نصارای کافر یعنی بیزانس مسیحی کرده بود. سلاطین عثمانی با لقب « غازی » ، سرزمین خود را « سرزمین اسلام » اراضی امپراتوری بیزانس را « دارالحرب » و لشکریانشان را « سپاهیان اسلام » می خواندند، و از اواسط سده چهاردهم میلادی که برای نخستین بار از تنگه داردانل گذشتند و به خاک اروپا وارد شدند، آنجا را دارالحرب اصلی نامیدند، که با پیشروی در آن، باید قدرت و عظمت اسلام را به کفار مسیحی نشان می دادند. عثمانی ها که اولین ملتی بودند که شریعت اسلامی را به صورت یک نظام قانونی، در تمام شئون دولتی و اجتماعی به مورد اجرا درآوردند، در مدت شش قرن حکومت خود، به بهانه ترویج و تبلیغ اسلام، تقریبا همیشه با غرب مسیحی در جنگ و جدال بودند. آن ها در آغاز با پیروزی های نظامی موفق شدند نظام حکومتی دلخواهشان را در بخش های وسیعی از سرزمین های اروپایی مستقر نمایند. گفتنی است که با وجود تحمیل حکومت بر مردم سرزمین های مفتوحه، رفتار آنان با پیروان سایر ادیان، رفتاری توام با مدارا و سعه صدر بود به طوری که اتباع مسیحی و یهودی آنان، روی هم رفته از آزادی های دینی برخوردار بودند و در صلح و امنیت به سر می بردند. مهاجرت وسیع یهودیان از اسپانیا و پرتغال به قلمرو امپراتوری عثمانی در اواخر سده پانزدهم و اوایل سده شانزدهم میلادی گواه این سیاست رواداری مذهبی بود.
کتابی کاملان خوب ومفید