کتاب «مرگ؛ داستان خودمانی» نوشته جاگی واسودو، کاوشی عمیق در مفهوم مرگ از منظر معنوی و فلسفی است. واسودو، استاد یوگان و عارف مشهور، با هدف ابهام‌زدایی از مسئلۀ مرگ و ارائه درک عمیق‌تری از این جنبه اجتناب‌ناپذیر زندگی این کتاب را نوشته است. او ابتدا تصورات اشتباه دربارۀ مرگ را توضیح می‌دهد. مرگ یک مصیبت نیست که باید از آن ترسید، بلکه یک فرآیند طبیعی است که بخشی جدایی‌ناپذیر از زندگی است. به گفته نویسنده، ترس از مرگ ناشی از ناتوانی ما در کشف ابعاد دیگر هستی است. او تأکید می‌کند که مرگ در واقع، زندگی نادرست است و اعتراف به فانی بودن ما می‌تواند به زندگی رضایت‌بخش‌تری منجر شود. وی توضیح می‌دهد که زندگی ترکیبی از انرژی (پرانا) و اشکال مختلف حافظه از جمله حافظه عنصری، اتمی، تکاملی، ژنتیکی و کارمایی است. در این میان مرگ یک فرآیند تدریجی است که شامل خارج شدن جنبه‌های مختلف پرانا از بدن است. این مرگ می‌بایست خوب باشد. زندگی آگاهانه منجر به مرگ آگاهانه می‌شود. با توسعه آگاهی و آرامش در زندگی روزمره خود، می‌توانیم با پذیرش و آرامش بیشتری به مرگ نزدیک شویم. واسودو در سرتاسر کتاب تجربیات و بینش‌های شخصی خود را در مورد ماهیت مرگ به اشتراک می‌گذارد. او نمونه‌هایی از زندگی خود و دیگران را بازگو می‌کند تا حقایق عمیقی را که مورد بحث قرار می‌دهد، نشان دهد. این حکایات واقعی منجر می‌گردد تا مطالب فلسفی و معنوی کتاب ملموس‌تر شوند. کتاب با بحث در مورد مفهوم رهایی نهایی یا نیروانا به پایان می‌رسد. نویسنده توضیح می‌دهد که هدف کل فرآیند ذکر شده در کتاب فراتر رفتن از چرخه زندگی و مرگ و دستیابی به حالت آزادی از وجود است. این حالت با انحلال خود فردی در آگاهی جهانی رخ می‌دهد، جایی که دیگر هیچ تمایزی بین زندگی و مرگ وجود ندارد.
کتاب مرگ؛داستان خودمانی
بهار سبز
جاگی واسودو (سادگورو)
