این یک قصه و یک افسانه نیست، واقعیتی است که یزیدین مهلب که خسته از مقاومت ایرانیان در تبرستان بود وعده داد در صورتی که این سرزمین را فتح کند با خون ایرانیان آسیابی را به چرخش در آورد و گندم آرد کند و نان بپزد. بعد از ابومسلم بسیار کسان به پا خاستند از جمله آنان مازیار سردار ایرانی بود که میکوشید شکوه عصر ساسانی را در ایران زنده کند. او در برابر خلفای عباسی به مدت ۲۲ سال مقاومت کرد و بسیاری از سپاهیان عباسیان را به قتل رساند و سرانجام توسط افشین، سردار دیگر ایرانی اسیر و کشته میشود.
این مجموعه چهار جلدی که عنوان مازیار به خود گرفته است، دارای قهرمانهای دیگری نیز هست که همه آنان در برابر خلیفه عباسی قیام میکنند و بر ستم آنان میشورند. افشین که یکی از فرماندهان خلیفه است میکوشد تحت عنوان کمک به خلیفه زمینههای سقوط خلافت را هموار گرداند. اگرچه همه این کوششها برای رسیدن به آن مقصود نافرجام میماند، اما سلحشوران ایرانی با تجربیاتی که کسب میکنند سرانجام در روزگار بویهییان موفق میشوند بغداد را به تصرف در آورده و خلیفه را از مقام خود خلع و خلیفه دیگری را جایگزین گردانند.
کتاب مازیار (چهار جلدی)