یکی از ترسناک ترین کتاب های سال. تصویری که پدیدار می شود تاریک و در عین حال جامع و راضی کننده است.
یکی از ضروری ترین کتاب های سال.
بیایید امیدوار باشیم که حق با نویسنده نباشد.
دلهره آور... شگفت انگیز...تحلیلی کامل از اینکه ملت ها چگونه ارزهایشان را دستکاری کرده اند...همراه با نتایج فاجعه بار آن.
وقتی جراحات جنگ جهانی دوم کاهش یافت، قدرت های اقتصادی بزرگ متفقین که در راس آنها آمریکا و انگلیس بودند، طرح نظم پولی جهانی را ریختند که هدف اصلی آن، پرهیز از اشتباهات معاهده ورسای و نیز دوره بین دو جنگ جهانی اول و دوم بود. طرح آنها شکل نهایی خود را در «کنفرانس برتون-وودز» پیدا کرد که در ژوئیه سال ۱۹۴۴ در نیوهمپشایر برگزار شد. نتیجه این کنفرانس تصویب مجموعه ای از مقررات، ضوابط و تاسیس موسساتی بود که سیستم پولی جهان را برای سه دهه آتی شکل می دادند. سی سال دوره برقرار بودن سیستم برتون-وودز، بین ۱۹۴۳ تا ۱۹۷۳، با اینکه با رکودهای زیادی همراه بود، در مجموع دوره ثبات نرخ ارزها، تورم پایین، نرخ بیکاری پایین، رشد اقتصادی بالا و افزایش درآمدهای واقعی بود. این دوره تقریبا از تمامی جهات، شبیه دوره پس از جنگ جهانی اول بین سال های ۱۹۲۱ تا ۱۹۳۶ بود. تحت برتون-وودز، سیستم پولی جهان از طریق دلار آمریکا که آزادانه توسط اعضا با نرخ ثابت ۳۵ دلار در هر اونس به طلا قابل تبدیل بود، به طلا قلاب زده شد و دیگر ارزها نیز به طور غیرمستقیم از طریق نرخ تبدیل ثابتشان با دلار، به طلا وصل شدند. اعطای وام های کوتاه مدت به کشورهای خاص در زمان مواجهه با کسری بودجه، از طریق «صندوق بین المللی پول» انجام می شد. کشورها فقط با اجازه صندوق بین المللی پول می توانستند ارزش ارزهای خود را کاهش دهند و این اجازه معمولا فقط زمانی به کشوری داده می شد که دارای کسری تجاری مزمن در کنار تورم بالا می بود. اگرچه برتون-وودز به شکل توافق بین المللی بزرگی دیده می شد، اما ساختار آن به طور یک جانبه از طرف آمریکا به دیگران دیکته می شد، به این دلیل که در آن زمان قدرت اقتصادی و نظامی آمریکا در مقایسه با دیگر کشورهای جهان، در سطح بسیار بالاتری قرار داشت. این موقعیت برای آمریکا تنها هنگام سقوط شوروی در ۱۹۹۱ دوباره تکرار شد. با وجود تداوم سیستم برتون-وودز تا دهه ۱۹۷۰، بذرهای جنگ ارزی دوم از اواسط دهه ۱۹۶۰ پاشیده شده بود. می توان شروع جنگ ارزی دوم را از سال ۱۹۶۷ دانست که مقدمات آن در سال ۱۹۶۴ با پیروزی چشمگیر لیندون جانسون در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا پی ریزی شد. در حقیقت جانسون سیاست «تسلیحات و کره» را دنبال می کرد که در این شعار، تسلیحات، اشاره به جنگ ویتنام و کره، به برنامه اجتماعی «جامعه بزرگ»۲۰۰ از جمله جنگ علیه فقر اشاره داشت.