رنجی مرا به سینه ی گرداب می کشد
تا مرگ یک ستاره ی بیتاب می کشد
دنیا دلش گرفته و نقاش آسمان
چشم تو را به صورت مهتاب می کشد
مردم ! به گوش هم برسانید ، آرزو
از سرزمین فاجعه اسباب می کشد
در خانه ای که پنجره اش رو به گریه است
ما را جنون همیشه به یک قاب می کشد.
کتاب مرگ ستاره