کتاب «اسلام و مدرنیته» نوشته عبدالمجید شرفی، به چگونگی تکامل و تطبیق اندیشه اسلامی در پاسخ به چالشها و فرصت شکل گرفته توسط دنیای مدرن میپردازد. شرفی کتابش را با تعریف مدرنیته و ابعاد مختلف آن از جمله پیشرفتهای تکنولوژیکی، تغییرات اجتماعی و تغییر در ساختارهای سیاسی و اقتصادی شروع میکند. او تغییرات را با ارزشها و شیوههای سنتی اسلامی مقایسه میکند تا خوانندگان آمادۀ دنبال کردن ادامۀ بحث شوند. او سپس مروری تاریخی بر رویارویی جهان اسلام با مدرنیته از دوران استعمار ارائه میدهد. شرفی به این موضوع میپردازد که چگونه استعمار جوامع سنتی اسلامی را دگرگون کرد و اندیشهها و نهادهای جدیدی را به آن جوامع افزود. این دوره سرآغاز رابطه پیچیدهای بین اسلام و مدرنیته بود که دو ویژگی آن مقاومت و سازگاری بود. از لحاظ فکری و نظری، سه پاسخ عمده توسط روشنفکران اسلامی به مدرنیته وجود داشت: 1. طرد؛ برخی از محققان، مدرنیته را ذاتا با ارزشهای اسلامی ناسازگار میدانستند و در صدد رد کامل آن برآمدند. 2. انطباق گزینشی؛ برخی دیگر از پذیرش گزینشی ایدهها و شیوههای مدرن که سودمند تلقی میشدند سخن میگفتند و در عین حال آنهایی را که با اصول اسلامی در تضاد بودند را رد کرده و کنار میگذاشتند. 3. ترکیب؛ گروه سوم با هدف ترکیب آموزههای اسلامی با ایدههای مدرن، به دنبال ایجاد چارچوبی جدید و هماهنگ بودند که بتواند چالشهای معاصر را حل و فصل کند. نویسنده برای توضیح این سه رویکرد به بیان آرای جداگانۀ متفکران جهان اسلام پرداخته است، مانند جمال الدین افغانی، محمد عبده و رشید رضا که به دنبال تفسیر مجدد آموزههای اسلامی در پرتو دانش و علم مدرن بودند. نویسنده همچنین به لحاظ موضوعی به بررسی تأثیر مدرنیته بر امور حقوق اسلامی، جنسیت، آموزش و سیاست پرداخته است. در پایان، این کتاب برای علاقه مندانی که نسبت به یکی از بغرنجترین مسائل جهان اسلام، یعنی مواجهۀ اسلام با مدرنیته دغدغهمند هستند، میتواند کتابی مفید، جذاب و خواندنی باشد.
کتاب اسلام و مدرنیته