راهنمایی کاربردی برای التیام یافتن و گرفتن تصمیم های بهتر.
سفری تعاملی در قلمرو عواطف و تجاربی که معنای انسان بودن را تعریف می کنند.
اگر می خواهید عواطف، و چگونگی بهبود ارتباط با خودتان و دیگران را درک کنید، این کتاب را بخوانید.
من می خواهم این کتاب نوعی اطلس برای همه ما باشد؛ چون معتقدم که با داشتن دلی ماجراجو و نقشه ای مناسب، می توانیم به هر کجا سفر کنیم و از گم شدن هراسی نداشته باشیم، حتی زمانی که نمی دانیم کجا هستیم.
اما رفتن به آشپزخانه و گفتن «فیوزم پریده» کلا معنی دیگری داشت. آشپزخانه ساکت می شد. هیچکس نمی پرسید چی لازم داری. معمولا یکی می دوید سمت جایگاه مهماندار تا بپرسد کدام میزها در آن نوبت مال تو بوده، چون در این حالت اصلا فکرش را هم نمی کنند که خودت هم بدانی.
وقتی فیوزت پریده، می توانی بروی بیرون یا توی سردخانه یا بروی دستشویی (و گریه کنی). هر کاری لازم باشد. انتظار می رود ظرف ده دقیقه آماده برگردی، اما در این ده دقیقه هیچ انتظاری ازت نمی رود. در آن شش سال، دو بار این اتفاق برایم رخ داد، هر دو بار به واسطه خستگی مفرطی بود که آخر سه نوبت کار پشت هم سرم آمد که به خاطر نزدیک بودن موعد پرداخت شهریه برداشتم.