با فرار از تاریکی، از نور هم می گریزیم. یکی دیگر از یافته های پژوهشی غیرمنتظره ی من این بود که هرگز نمی توانیم در انکار و فرار از احساسات آزاردهنده ی خود، آزادانه عمل کنیم و دست به انتخاب بزنیم.
در گذشته وقتی می خواستم رنج و آسیب پذیری را تخفیف دهم یا با آن رو به رو نشوم، ناخودآگاه خود را از تجربه ی هیجان های مثبتی چون شادی نیز محروم می کردم. وقتی به گذشته نگاه می کنم، می بینم کشف هیچ حقیقتی نمی توانست اینقدر زندگی مرا تغییر دهد.
شادی نیز مانند هیجان های تیره، خار دارد. عشق شدید به یک شخص، اعتقاد راسخ به یک چیز، درگیری کامل در زندگی که ضمانتی به همراه ندارد، همه و همه گزینه هایی هستند که می توانند با رنج و آسیب پذیری همراه باشند. وقتی توان خود برای تحمل ناراحتی را از دست می دهیم، شادی را گم می کنیم. در واقع تحقیقات مربوط به اعتیاد نشان می دهد که در تجربه های نیرومند مثبت نیز مانند تجربه های دردناک ، می توانیم دچار بازگشت شویم.