پرداختی سرگرم کننده و تفکربرانگیز به پیچ و خم های عجیب گنجینه های فرهنگی.
پرداختی تازه و هیجان انگیز به این که رسانه ها چگونه عمل می کنند و ایده ها چگونه گسترش می یابند.
اثری خوب برای هر کسی که می خواهد ساز و کارهای فرهنگ عامه را درک کند.
هر بار که در یک شبکه ی اجتماعی (چه آنلاین یا آفلاین) اطلاعاتی به شخص دیگری می دهید، محبوبیت این اطلاعات به این بستگی دارد که آیا مخاطبان شما این اطلاعات را به مخاطبان خودشان می دهند یا خیر. از این نظر شما با یک پرسش داده روبه رو می شوید: «آیا این خبر مناسب مخاطبان من هست؟» مخاطبان شما هم به همین ترتیب این محاسبات را انجام می دهند تا تصمیم بگیرند که باید این اطلاعات را به دوستان شان بدهند یا خیر؛ «آیا این خبر مناسب مخاطبان من هست؟» و مخاطبان آن ها یا در اصل مخاطب مخاطب شما هم پیش از این که آن را برای مردم کاملا متفاوتی بفرستد، همین قضاوت را می کند؛ «آیا مناسب مخاطبانم هست؟» هر مرحله ای که از این فرآیند طی می شود، آن خبر یک گام از منبع اصلی خود بیش تر فاصله می گیرد.
در بین تثبیت شده ترین و پایدارترین قواعد حاکم بر ساختار جامعه ی انسانی، یک نظریه به نام «هوموفیلی» وجود دارد. هوموفیلی که واژه ی جالبی هم به نظر می رسد، حول یک ایده ی ساده می چرخد؛ شما شبیه آدم های اطراف تان (دوستان، همسرتان، دوستان آنلاین تان، همکاران تان) هستید. یک نظریه ی مرتبط دیگر هم به نام «قرابت» وجود دارد. «قرابت» معتقد است شما به آدم هایی که در اثر زندگی یا کار زیاد می بینید علاقه پیدا می کنید و شبیه آن ها می شوید. این دو نظریه در کنار هم شبیه ابعاد اجتماعی عناصری چون روانی و اثر دیده شدن به نظر می رسند.
وقتی اطلاعاتی را با مردمی که با آن ها در ارتباط هستیم به اشتراک می گذاریم، به جای این که بپرسیم «چرا مردم آن چیزها را به اشتراک می گذرند؟» باید بپرسیم «چه چیزی مردم را به هم متصل می کند؟»
«روانشناسی» برای بسیاری از نویسندگان، موهبتی بزرگ است و بینشی ارزشمند را درباره ی چگونگی کارکرد ذهن انسان به آن ها می بخشد.