قبیله، گروهی از افراد مرتبط به یکدیگر، مرتبط به رهبر، و مرتبط به یک ایده است. میلیون ها سال است که انسان ها بخشی از این قبیله یا آن قبیله بوده اند. هر گروه تنها به دو چیز نیاز دارد تا یک قبیله محسوب شود: علاقه ی مشترک و راهی برای برقراری ارتباط.
از انسان ها کاری ساخته نیست: به تعلق داشتن نیازمندیم. یکی از قدرتمندترین سازوکارهای بقای ما آن است که بخشی از یک قبیله باشیم، یعنی در گروهی از افراد همفکر همیاری کنیم و از آن ها یاری بگیریم. به سمت رهبران و ایده هایشان جذب می شویم، و نمی توانیم در مقابل موج تعلق و شور ایده های جدید مقاومت کنیم.
گاهی اوقات، رئیس نبودن مشکلی ندارد، گاهی خوب است که بگذاریم کس دیگری حرف بزند و راه را نشانمان بدهد. قدرت این عصر جدید ساده است: اگر بخواهید (نیاز داشته باشید، باید!) رهبری کنید، پس می توانید. این کار آسان تر از همیشه است و ما نیازتان داریم. اما اگر لحظه ی درستی را انتخاب نکرده اید، اگر آرمانتان درست نیست، آنگاه دست نگه دارید. رهبری سخاوتمندانه و قابل اعتماد همیشه تلاش های خودخواهانه ی کسی را که فقط چون می تواند، رهبری می کند، شکست خواهد داد.