نفرین و مصیبتی بزرگ در راه است اما تو از آن در امان خواهی ماند. تو میخواستی پسران مرا سیراب کنی و من تو را نقطه پایان این نفرین میبینم که اگر زنده بمانی این مصیبت را از خاندان امپراتوری دور خواهی کرد و اگر بمیری آخرین نوادهات چنین خواهد کرد و اگر او هم زنده نماند انسانی به زیبایی ستارگان و سیاهی شب امپراتور را نابود خواهد کرد و تنها نیکی را نجات خواهد داد.
مراقب خودت باش...
کتاب راهب گرگ