کتاب حق با شاخ نبات است

Hagh-Ba-ShakheNabat-Ast
کد کتاب : 23120
شابک : 978-6226662116
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 174
سال انتشار شمسی : 1399
سال انتشار میلادی : 2020
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 1
زودترین زمان ارسال : 12 اردیبهشت

معرفی کتاب حق با شاخ نبات است اثر تورج رهنما

حق با شاخه نبات است یک مجموعه داستان است که از دو نوع داستان واقعی و تخیلی تشکیل شده است.استفاده از زمان ها و مکان های مختلف و ساخت کاراکترهای متنوع و جذاب با رویکردی طنازانه تنها خصیصه های منحصر به فرد این کتاب نیست؛نویسنده با اشراف کافی به زبان و تخصص در نوشتار سعی کرده تا حد امکان از درازه گویی و زافه گویی بپرهیزد و این اختصار تا جایی پیش میرود که بعضی جاها معنای جمله در یک واژه توصیف میشود.
مساله ای که در کتاب حق با شاخه نبات است توجه را به خود جلب میکند نگاه نویسنده به مسئله فانتزی و رویاپردازی است.در پیشگفتار کتاب نویسنده از اصلاح «غریزه بازی» استفاده میکند.اعتقاد وی بر این است که بازی در نگاه کودک یک فرایند غریزی است و با بالغ شدن کودک این غریزه نه تنها از بین نمی رود بلکه به حالتی ماهیتش به سمت خیالپردازی تغییر میکند.و از این منظر داستان های فانتزی کتاب به داستان های علمی تخیلی غربی شبیه است.مسئله دیگری که در کتاب حق با شاخه نبات است باید به آن پرداخت مسئله اعتراض است.صدای درونی این کتاب اعتراضی است.اعتراضی که به طنز آغشته شده است.نویسنده خود اظهار میکند که این کتاب کتابی تاریخی نیست و در واقع حق با شاخه نبات مجموعه داستانی است هم واقعی و هم تخیلی.
طنز در این کتاب دستمایه ای است برای نمایش اعتراض و نوع طنزی که به کار رفته است نه به اندازه ای زیاد است که هجو تلقی شود و نه به شکل طنزی مضحک و کم مایه.طنز این کتاب زمینه ذهنی دارد.ذهنی که می اندیشد و از اندیشه به خشم می آید و میل دارد که اعتراض کند و به همین منوال طنز را دستمایه خویش قرار داده و خنده ای بغض آلود و سرد میکند.
کتاب حق با شاخه نبات است از مجموع 67 داستان کوتاه تشکیل شده است که هر داستان بیشتر از دو صفحه را به خود اختصاص نمیدهد از جمله: حق با شاخ نبات است، کنگره، خواب تاجر چینی، ماموریت شبانه، جام شوکران، دو مرد، یک سرنوشت، در دادگاه لاهه"، "درخواست ماهیگیران چینی"، "کاکاسیاه"، "گزارش کریستف کلمب"، "مردی زنگوله به پا"، "آسانسور"، "ایلچی"، "اعلامیه حقوق بشر، سرنوشت موش و گربه، توهین به مامور دولت...؟، نبرد با اژدهاو...

کتاب حق با شاخ نبات است

تورج رهنما
تورج رهنما (متولد ۱۳۱۶ در اهواز) مترجم، شاعر و پژوهشگر زبان و ادبیات آلمانی است.رهنما تحصیلات ابتدایی و دبیرستان را در ایران گذراند. سپس برای ادامه تحصیل به آلمان رفت و در دانشگاه مونیخ دررشته پزشکی ثبت‌نام کرد. در حدود دو ماه به آموختن زبان آلمانی در انیستیتو گوته پرداخت. او چهار سال در رشته پزشکی تحصیل کرد، ولی با موافقت دانشگاه و سفارت آلمان رشته تحصیلی‌اش را تغییر داد. بعد در رشته ادبیات آلمانی، روان‌شناسی و تعلیم و تربیت ادامه تحصیل داد و موفق به اخذ درجه فوق لیسانس در هما...
قسمت هایی از کتاب حق با شاخ نبات است (لذت متن)
باز حافظ عاشق شده است! باز زیبارویی کمان ابرو دل از او ربوده است! باز آه های سرد و گل گاوزبان های داغ! باز کم حوصله بودن ها و در خود فرو رفتن ها. شب ها نمی خوابد. یا روی پاشویه حوض می نشیند یا زیر درخت بیدمجنون دراز می کشد. واقعا چه بلای بزرگی است عشق! آن هم در پیرانه سر. حافظ دیشب را هم نخوابیده است. امروز در گرگ و میش صبح به ایوان آمده و روی مخده نشسته است. البته با چند ورق کاغذ و یک قلم عهد عتیق، قلمی که درست نمی نویسد و شاعر را عصبی می کند. یک ساعت گذشته، اما بی نتیجه. شعر گریخته است! به کلی گریخته است! چه می توان کرد؟ باید انتظار کشید. باید شکیبا بود. اما ناگهان... ناگهان... از خلوت بیرون می آید، آرام و پاورچین پاورچین. ولی نه شعر، بلکه شاخ نبات

روزی من _ که در آن زمان ده سال داشتم _ برای خریدن «نان خامه ای» به دکان قنادی رفته بودم. هنوز درست وارد دکان نشده بودم که دیدم قاسم پاکت بزرگی در دست دارد و سرگرم ریختن آجیل در آن است. پاکت تقریبا پر شده بود که قاسم قصد ترک قنادی را کرد، بدون آن که پولی بابت آجیل بپردازد. در تمام این مدت پیرمرد قاسم را می پایید، اما همین که قاسم پایش را از دکان بیرون گذاشت، به سرعت به دنبالش رفت و با لحنی مودبانه خطاب به او گفت: «قاسم آقا، ببخشید، جسارت می شود، مثل این که شما پول آجیل را نپرداخته اید.» قاسم نگاهی خشم آلود به پیرمرد کرد و گفت: «برو مرتیکه! من و پول؟! دیوانه شده ای؟! من به کدام کاسب این محله پول می دهم که به تو بدهم؟!»