محمدعلی موحد (زادهٔ ۱۳۰۲، تبریز) عرفانپژوه، تاریخنگار و حقوقدان، و عضو پیوستهٔ فرهنگستان زبان و ادب فارسی است.صمد موحد برادر اوست. محمدعلیموحد تحصیل را در مدارس تدین و اتحاد نو تبریز آغاز کرد و در سال ۱۳۱۹، پس از اخذ دیپلم متوسطه در رشتهٔ ادبی، به تهران آمد. اما بهواسطهٔ فوت پدر (در سال ۱۳۱۷) به تبریز بازگشت و سرپرستی خانواده را برعهده گرفت و به مدت ده سال در تبریز و تهران اقامت گزید.
وی در طول زندگی خویش همواره مشغول تحقیق، تألیف و ترجمه بوده و آثار شاخصی از خود به یادگار گذاشتهاست که بیشک مهمترین آنها تحقیق در متون عرفانی، بهویژه چاپ انتقادی مقالات شمس تبریزی است. کتاب ارجنامهٔ محمدعلی موحد به نام با قافلهٔ شوق دربرگیرندهٔ مجموعهمقالاتی از دوستان، همکاران و شاگردان وی دربارهٔ زندگی و آثار موحد، در دانشگاه تبریز توسط محمد طاهری خسروشاهی، از محققان حوزهٔ ادبیات فارسی در آذربایجان، تدوین و منتشر شدهاست. موحد از جمله عرفان پژوهانی است که مدفون بودن شمس تبریزی در خوی را به دلیل وجود مقبرهای با یک مناره در خارج از شهر خوی که از آغاز سدهٔ پانزدهم میلادی به «منارهٔ شمس تبریزی» معروف بوده، معتبر میداند.ابن بطوطه، ابن جزی را در سفر اندلس دیده و شناخته بود. ابن جزی گزارش این ملاقات را در رحله آورده است: به مناسبت ورود ابن بطوطه به غرناطه در یکی از باغ های شهر جمعی از شعرا و فضلا گرد آمده بودند، ابن جزی جوانی فاضل از دبیران دربار سلطان ابوالحجاج پادشاه غرناطه نیز در آن میان بود. ابن بطوطه در آن محفل داستان سفرهای خود را بازمی گفت و از بزرگانی که در طی آن سفر دراز به دیدارشان نایل آمده بود یاد می کرد و ابن جزی نام آنان را از برای خود می نوشت. پیداست که ابن جزی از همان ملاقات شیفته قصه های دل انگیز سفر شیخ گردیده و آرزو داشته است که این داستان ها به رشته تحریر کشیده شود و شاید هم او بود که بعدها، آن گاه که ابن بطوطه را در دربار ابوعنان پادشاه مراکش (۷۴۹ ۷۵۹) بازیافت، این اندیشه را در ذهن پادشاه القا کرد. هرچه هست، چراغ عمر این جوان فاضل دبیرپیشه در ۳۶ یا ۳۷ سالگی با پایان کار نگارش رحله خاموش گردید (۶). دستور پادشاه چنان بود که ابن بطوطه گزارش آن چه در سفرها دیده و در خزانه خاطر گرد آورده است املا کند و ابن جزی پس از تنقیح و تهذیب آن کتابی فراهم آورد. نحوه کار بدین گونه بود که نخست داستان ها به آن صورت که ابن بطوطه املا می کرد به روی کاغذ می آمد و آن گاه ابن جزی خود به تلخیص و تهذیب آن یادداشت ها می پرداخت. کار املای کتاب در سوم ذیحجه سال ۷۵۶ خاتمه یافت (۷). ابن حجر از یادداشتی به خط ابن مرْزوق (یکی از علمای معاصر ابن بطوطه) چنین نقل می کند که کار تحریر و تنمیق (آراستن) کتاب با ابن جزی بوده که خطی نیکو می نوشته و در ادب و نویسندگی دستی داشته است. در واقع کار ابن جزی از آن چه به روزگار ما «ویراستاری» خوانده می شود فراتر می رفته است چه او گاهی مطالبی را بر متن کتاب افزوده و گاهی نیز دخل و تصرف های دیگری را به عنوان «تلخیص» روا داشته است. در مورد اضافات خوشبختانه ابن جزی آن چه بر گفته های ابن بطوطه افزوده است مشخص گردانیده و کار خواننده ای را که تنها به دنبال اصل گزارش جهانگرد باشد آسان کرده است (۸).