فرمود : « شنیدم زبانهای مختلف میدانی ؟ » عرض کردم : « بقدر رفع حاجت که در مذاکرات و معاشرت معطل نمانم » در این حال شخصی فرنگی وارد شد، شاه روی به او کرده امر کرد با من به فرانسوی حرف زند ، او به فرانسه احوال پرسید جواب گفتم ، تحسین و تصدیق کرد . »
از شما بعضی عطایا گفته می شود . لکن شما اهل کرم و جود نیستید. گفت: من چنین ادعا ندارم . لکن چگونه ؟ گفتم : برای اینکه شخص جوادکریم ، سه صفت دارد که در شما نیست اول اینکه چیزی که با دست راست می دهد دست چپ او مطلع نمی شود دویم اینکه عطای خود را فراموش میکند سیم اینکه داده خود را بزرگ نشمرده افتخار نمی نماید شما اگر اسبی به جد من تملیک کرده بودید می بایست فراموش فرمائید و این اظهارات علنی را نفرموده ، به من منت نگذارید .