کتاب پلک های شنی

Pelk-haye Sheni
کد کتاب : 146464
شابک : 978-6223321221
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 183
سال انتشار شمسی : 1403
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 1
زودترین زمان ارسال : 2 آبان

معرفی کتاب پلک های شنی اثر رویا دستغیب

داستان‌های این مجموعه آدم‌هایی را به تصویر می‌کشند که ناگهان به کرانه‌های زندگی رانده شده و هر واقعیت ساخته‌و‌پرداخته‌ای در برابرشان فروریخته است. آن‌ها در اکنونی که گذشته و آینده از درونش سر بر آورده، به مکان‌هایی غریب پرتاب می‌شوند و درون هزارتویی بی آغاز و پایان با وضعیت و موقعیت‌هایی چنان فهم‌ناپذیر روبه‌رو هستند که چاره‌ای جز رفت‌و‌برگشتی ابدی در این فضاهای در‌هم‌پیچیده ندارند. گویی آن‌ها فرزندان ابرانسانی هستند که همچون بیگانه‌ای به ویرانی خویش می‌نگرد و تنها با خلق مفاهیم نو می‌تواند در این جهان ممکن و خالی از معنا خود را باز یابد. ما در این داستان‌ها با افرادی روبه‌رو هستیم که بر روی لبه‌های تیز بحران‌هایی حرکت می‌کنند که هم‌زمان بدن و ذهنشان را در می‌نوردد.
مردمانی که هر بار در این برهوتی که در برشان گرفته، فریاد زده‌اند، تنها با پژواک صدای خود را روبه‌رو شده‌اند. آدم‌های داستان‌های پلک‌های شنی چاره‌ای جز این ندارند که در سکوت، گاهی به در‌هم‌پیچیدن بدن‌هایشان بنگرند. دستغیب با چیره‌دستی تمام فضا-زمانی را برای روایتش ساخته که در آن شخصیت‌ها دمی به تنانگی و بدن حیوانی درونشان می‌نگرند که چطور از دلشان سر بر‌می‌آورد و چفت‌و‌بست اعضای بدنشان را از هم می‌گسلد. در انتها شاید بتوان در میان کلمات این داستان‌ها امر نادیدنی را دید و به امر ناشنیدنی گوش سپرد.

کتاب پلک های شنی

رویا دستغیب
رویا دستغیب (۱۳۳۸) در نخستین رمانش مجمع الجزایر اوریون دنیایی تازه با روایتی غیرخطی خلق کرد که از آن در جایزه‌‌ی رمان متفاوت واو (۱۳۹۴) تقدیر شد.
قسمت هایی از کتاب پلک های شنی (لذت متن)
نور آفتاب سطح سبز برگ‌ها را پر از پولک‌های طلایی رخشان کرده است و صف طولانی برگ‌ها ریسه‌هایی براق‌اند که سراسر باغ را آذین بسته‌اند. پدر توپم را به هوا پرتاب می‌کند و مرا به‌دنبال خود وسط باغ می‌کشاند. وقتی هر دو با صورت‌های گلگون به نفس‌نفس می‌افتیم و می‌ایستیم. دهانش را به گوشم نزدیک می‌کند و کلمه‌هایش را، که نه دستوری‌اند نه خواهشی، درون نفس گرمش می‌پیچد و آن‌ها را به هزارتوی گوشم می‌دمد:«فراموش نکن که نباید هرگز به دیوار نزدیک شوی! پشت هر دیوار، دیواری بلندتر است.»