نابسامانی اساسی چپ اسرائیلی-فلسطینی از همان آغاز به خصلت استعماری شهرکسازی اسرائیل برای بقای خود در فلسطین گره خورده بود. کمونیستهای یهودی اروپایی پیوسته درگیر این مسألهی غامض بودند که یا صهیونیسم را بپذیرند و در مقابل آن تسلیم شوند، یا حمایت و پشتیبانی اکثریت در محیط اجتماعی خود را از دست بدهند. این مشکل هنوز هم ادامه دارد. اکثریت ناچیز و در حال کاهش روزافزون چپهای اسرائیلی با جامعهی استعماری اسرائیل نقض عهد میکنند و به خارج از کشور میروند یا به مبارزه مذبوحانه و نومیدانه ادامه میدهند، در حالی که مدام تهدید میشوند که در اخلاقگرایی نانوان و ضعیف در برابر سیاست و جامعهی اسرائیل از یک سو و موضع تفقدآمیز و بندهنوازانه در برابر فلسطینیها از دیگر سو سقوط کنند. به همین دلیل، روشنفکران چپ اسرائیلی در برابر این خطر هشدار میدهند که تناقضات و فعال کردن سیاستهای رادیکال صهیودشت برای جمعیت یهودی اسرائیل هم مفهوم پیدا میکند. اما این خطر برای فلسطینیها، چپ با غیر چب میتواند کاملا بیاهمیت باشد. چنان که در اینجا هم «خاصگرایی سیاسی» خود را نشان میدهد که ضرورتا هم در پرسپکتیو یهودی-اسرائیلی جاری است. اساسا چپهای سیاسی در مقابل این سوال قرار میگیرند که آیا رهایی از ظلم ملی و کاپیتالیسم فقط از طریق اتحاد بین جنبش آزادیبخش فلسطینی و طبقهی کارگر اسرائیلی شامل یهودیان امکان دارد؛ یا آیا مثالهایی مانند آفریقای جنوبی و الجزائر، عملا نشان دادهاند که طبقهی کارگر نژاد برتر در ملتی مهاجر نمیتواند انقلابی باشد، و اینکه از این جهت نخست باید ظلم و ستم استعماری در شکل صهیونیسم شکسته شود.
دسته بندی های کتاب نگرش تاریخی به چپ در فلسطین و اسرائیل