کتاب «مرد سرنوشت، فرانکلین روزولت؛ پایه ریزی قرن آمریکایی» نوشته آلونرو همبی، تاریخنگار برجستۀ آمریکایی، روایتی است تازه و چندلایه از فرانکلین روزولت و تلاشهای او برای نجات دموکراسی در دههای که جهان میان سه آتش رکود اقتصادی، فاشیسم اروپایی و تردیدهای درونی لیبرالیسم میسوخت. این اثر زندگینامهای معمولی نیست بلکه پژوهشی است در باب رهبری سیاسی در دوران بحران؛ زمانی که هر تصمیم دولتمردان، مرز میان فروپاشی و نجات را تعیین میکند. همبی کتاب را با تمرکز بر دورۀ دوم ریاستجمهوری روزولت (۱۹۳۷-۱۹۴۱) پیش میبرد، دورانی که چالشهای داخلی و خارجی به موازات هم اوج گرفتند. در بخشهای نخست، مخاطب با تنشهای اجرای «نیودیل» برنامۀ اصلاحات اقتصادی روزولت روبهرو میشود: مقاومت محافظهکاران در کنگره، انتقادات تند چپگرایان از ناکامیهای اجتماعی این برنامه، و ظهور پوپولیستهایی مانند هیوئی لانگ، سناتور لوئیزیانا، که با شعار «تقسیم ثروت» پایگاه مردمی گستردهای یافته بودند. نویسنده با ظرافت نشان میدهد که چگونه روزولت، میان جلب حمایت گروههای مختلف و حفظ اصول دموکراتیک، راهی پرپیچوخم را میپیمود. اما اوج کتاب، تحلیل همبی از تعامل روزولت با بحرانهای جهانی است: تهاجم ژاپن به چین، جنگ داخلی اسپانیا، و گسترش نازیسم در اروپا. او با بررسی نطقهای عمومی، مکاتبات محرمانه و یادداشتهای مشاوران نزدیک رئیسجمهور، تضاد آشکار میان مواضع صلحطلبانه و تمایل پنهان روزولت به مداخلۀ نظامی را آشکار میکند. برای نمونه، تصمیم به ارسال کمکهای تسلیحاتی به بریتانیا پیش از ورود رسمی آمریکا به جنگ، نه تنها نتیجۀ فشار وینستون چرچیل، که محصول ترس روزولت از تکرار شکست «جامعۀ ملل» پس از جنگ جهانی اول بود. همبی در این اثر، اسناد تاریخی از جمله نامههای خصوصی، صورتجلسات کاخ سفید و خاطرات هری هاپکینز، مشاور ارشد روزولت را با تحلیلهای روانشناختی از شخصیت رئیسجمهور ترکیب میکند. این رویکرد، تصویری چندبعدی از روزولت ارائه میدهد: رهبری مصمم اما محتاط، که گاه برای حفظ دموکراسی، به سازشهایی دردناک تن میداد. نثر همبی، با وجود اتکا به منابعی پیچیده، به شکلی روایی و جذاب تنظیم شده است. صحنههایی مانند جلسات طوفانی کاخ سفید در آستانۀ سقوط فرانسه، یا مکالمۀ تلخ روزولت با کوردل هال، وزیر خارجه، دربارۀ خطر ژاپن، کتاب را به متنی روان و ملموس تبدیل میکند. این سبک روایت، تاریخنگاری خشک آکادمیک را به حاشیۀ خاطره میبرد و مخاطب را به قلب رویدادها میبرد. این اثر پاسخی است به تاریخنگارانی که روزولت را صرفا محصول شرایط میدانند. همبی با استناد به سخنرانی معروف «تنها چیزی که باید از آن بترسیم، خود ترس است» استدلال میکند که روزولت نه منفعل، که فعالانه گفتمان دموکراسی را در تقابل با توتالیتاریسم بازتعریف کرد. نکتۀ درخشان کتاب، پیوند زدن بحرانهای دهۀ ۱۹۳۰ با چالشهای امروزین دموکراسیهاست. تقابل روزولت با پوپولیسم داخلی (مانند جنبش هیوئی لانگ) و همزمانی آن با مبارزه برای اعتمادسازی نهادهای دولتی، آینهای از تنشهای کنونی میان لیبرالیسم و اقتدارگرایی است. همبی به خواننده یادآوری میکند که بقای دموکراسی نه نتیجۀ تقدیر، که حاصل انتخابهای دشوار و گاه متناقض رهبرانی است که در میدان سیاست، جسارت آزمون و خطا دارند. در مجموع، همبی در این کتاب، فرانکلین روزولت را نه قهرمانی اسطورهای، بلکه انسانی معرفی میکند درگیر محدودیتهای زمانه، اما مصمم به بازسازی نقش دولت به عنوان پاسبان منش آزادی.
درباره آلونرو همبی
آلونرو همبی مورخ و استاد آمریکایی است. او استاد برجسته تاریخ در دانشگاه اوهایو و دریافت کننده دو بورسیه ملی برای کمک هزینه های علوم انسانی است.