کتاب «گزافنمایی در تاریخ علم ایران و اسلام: نقدی بر مدرنسازی و اسلامیسازی علوم قدیم» نوشتهی امیرمحمد گمینی، اثری تحلیلی و پژوهشی است که با نگاهی منتقدانه به بازنماییهای نادرست و اغراقآمیز دربارهی علوم دوران اسلامی و ایرانی در رسانهها، آثار عمومی و حتی در برخی محافل دانشگاهی میپردازد. این کتاب، نه تلاشی برای بیارزش نشان دادن میراث علمی گذشته، که کوششی برای ترسیم دقیقتر و منصفانهتر و البته ناقدانه آن در بستر واقعی تاریخیاش است. گمینی بهعنوان یک مورخ علم، بر این نکته تأکید دارد که علم، برخلاف تصور عمومی، فرایندی ایستا و منجمد نیست، بلکه از مسیر تحولات، شکستها، کشفها و بازسازیهای پیدرپی عبور کرده و به شکل امروزی خود رسیده است. او یادآوری میکند که اگرچه امروز دیگر نظام زمینمرکزی بطلمیوسی را کنار گذاشتهایم، اما همین نظام در زمان خود دستگاهی دقیق و پیچیده بوده که توانایی پیشبینی پدیدههایی چون کسوف و خسوف را با دقت بالا داشته است. به عبارت دیگر، دستاوردهای علمی گذشته، حتی اگر از منظر امروز نادرست به نظر برسند، در زمان خود گامهایی ضروری برای رسیدن به علم مدرن بودهاند. کتاب در سه بخش تنظیم شده است: در بخش نخست، گمینی به بررسی انتقادی برخی نمونههای گزافنمایی دربارهی تاریخ علم در جهان اسلام و ایران میپردازد؛ بهویژه در منابعی مانند کتاب 1001 اختراع و دیگر آثار مشابه که گاه با نیت بالابردن اعتمادبهنفس فرهنگی، دستاوردهای علمی گذشته را با معیارهای امروزین بازسازی یا مدرنسازی میکنند. نویسنده با نقل مستقیم این ادعاها و تحلیل دقیق آنها، نشان میدهد چگونه برخی روایتها بیش از آنکه به حقیقت علمی نزدیک باشند، بازتابی از نیازهای ایدئولوژیک، فرهنگی یا سیاسی روزند. بخش دوم کتاب، به سوی دیگر این روایتهای تحریفشده میرود: اسلامیسازی علوم. گمینی در این بخش نشان میدهد که هرچند فضای فرهنگی و دینی جهان اسلام زمینهساز رشد علمی شد، اما ساختار و محتوای علوم آن دوران، برخاسته از متون مقدس اسلامی نبود. به عبارت دیگر، علوم در آن دوران، مانند نجوم، ریاضیات و پزشکی، برپایهی عقلانیت و تجربه قرار داشتند، نه تفسیرهای دینی. نویسنده با شواهد تاریخی، این تفکیک مهم را روشن میکند. در بخش سوم، گمینی به پدیدهی کوچکنمایی و کمارزش جلوهدادن علوم دوران اسلامی میپردازد؛ نگاهی که در تضاد کامل با گزافنمایی است و گاه از سوی جریانهای غربزده یا سکولار افراطی دنبال میشود. او با تکیه بر دادهها و تحلیلهای تاریخی، تلاش میکند تصویری متوازن از این دوره ارائه دهد. در نهایت، کتاب «گزافنمایی در تاریخ علم ایران و اسلام: نقدی بر مدرنسازی و اسلامیسازی علوم قدیم» با تأکید بر این نکته به پایان میرسد که علم، پدیدهای جهانی است؛ نه شرقی است و نه غربی. تاریخ علم، زنجیرهای از تلاشهای بشری در فرهنگها و تمدنهای گوناگون است و علم در دوران اسلامی نیز بخشی جداییناپذیر از این تاریخ مشترک انسانها به شمار میرود. کتاب گمینی دعوتی است به بازخوانی دقیقتر و صادقانهتر گذشته، بیآنکه در دام بزرگنمایی یا انکار بیفتیم.
دسته بندی های کتاب گزاف نمایی در تاریخ علم ایران و اسلام