کتاب «همه خانوادهام آدم کشتهاند» نوشتهی بنجامین استیونسون، یک رمان معمایی جنایی با چاشنی طنز سیاه است که ساختار روایی منحصربهفرد، فضای پرتعلیق، و بازیهای ذهنی با مخاطب را به شکلی هوشمندانه در هم میآمیزد. این اثر ترکیبی مدرن از سبک کلاسیک آگاتا کریستی با نگاهی تازه و شوخطبعانه به کلیشههای ژانر جنایی است. راوی داستان، ارنست کانینگهام، مردی وسواسی و آگاه به قواعد داستانهای جنایی است که خودش هم کتابهایی در این زمینه نوشته. او از همان ابتدا با صداقت طنازانهای به مخاطب اعلام میکند که تمام اعضای خانوادهاش حداقل یک نفر را کشتهاند-و خودش نیز از این قاعده مستثنا نیست. ارنست، در نقش راویای غیرقابل اعتماد اما آگاه، مخاطب را به دل داستانی پیچیده میبرد که در آن تحلیل، پیشبینی و نقض قواعد ژانر همزمان پیش میروند. داستان در یک گردهمایی خانوادگی در یک پیست اسکی دورافتاده آغاز میشود؛ جایی که اعضای خانوادهی کانینگهام با گذشتهای تاریک و رازآلود دور هم جمع شدهاند. بهزودی جسدی پیدا میشود و بازی مرگ و معما آغاز میگردد. در فضایی که همه میتوانند قاتل باشند، ارنست باید حقیقت را کشف کند-پیش از آنکه خودش قربانی بعدی شود یا بیگناه متهم گردد. رمان در لایههای مختلف، به بررسی موضوعاتی چون روابط خانوادگی آمیخته با خشونت، میراث گناه و قضاوت، طنز تلخ، وفاداریهای متزلزل، و هویت فردی در میان سایهی سنگین گذشته میپردازد. همچنین، ساختار روایی متا، جایی که راوی مستقیما با خواننده صحبت میکند، داستان را از چارچوب سنتی خارج میکند و تجربهای متفاوت و سرگرمکننده میسازد. این کتاب نهتنها یک معمای کلاسیک را روایت میکند، بلکه بهواسطهی شخصیتپردازی منحصربهفرد، لحن طنزآلود، و ارجاعات متعدد به قواعد و کلیشههای ژانر، اثری ماندگار و تازهنفس در ادبیات جنایی امروز محسوب میشود. اگر از آثاری لذت میبرید که هم ذهنتان را به چالش میکشند و هم لبخند به لبتان میآورند، «همه خانوادهام آدم کشتهاند» انتخابی هوشمندانه و سرگرمکننده است.