خرسی سرما خورده و تب کرده است. دوستان او به کمکش میآیند و از خرسی پرستاری میکنند. آنها برایش سوپ و چای میپزند و مراقبش هستند تا حالش خوب شود. روز بعد حال خرسی خوب میشود اما میبیند که همهی دوستانش از او سرماخوردگی گرفتهاند. حالا نوبت خرسی است که از دوستانش پرستاری کند.
در این جلد از مجموعهی «خرسی و دوستاش»، بچهها به زبان شعر یاد میگیرند که موقع سرماخوردگی باید چهکار کنند، چه غذایی بخورند و چطور مراقب خودشان باشند. به علاوه میآموزند که سرماخوردگی واگیردار است و میتواند به بقیه هم سرایت کند.