کتاب روانشناسی تصویر ذهنی

Magic Power of Self-Image Psychology
(سایکو سیبرنتیک، علم کنترل ذهن)
کد کتاب : 16241
مترجم :
شابک : 978-9646127326
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 328
سال انتشار شمسی : 1402
سال انتشار میلادی : 1964
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 17
زودترین زمان ارسال : 11 آذر

معرفی کتاب روانشناسی تصویر ذهنی اثر ماکسول مالتز

آیا افسرده هستید؟ آیا اعتماد به نفس شما همیشه کم بوده است؟ آیا آرزو می کنید همیشه آرام و خونسرد باشید و زندگی خود را به یک داستان موفقیت چشمگیر تبدیل کنید؟ به نقش تصویر ذهنی خود و دیگران توجه بیشتری داشته باشید تا ببینید چگونه ذهن ناسالم مثل یک خوره انسان را می خورد و وجودش را مسموم می سازد. حال آنکه تصویر ذهنی سالم مانند ویتامین موجب تقویت جسم و روح انسان می شود. و توان وی را در مشکلات و سختی های زندگی و روابط دشوار و مشکل میسر می سازد. مغز انسان از نظر اندیشه نیاز به کنترل دارد و انسانی که قدرت کنترل اندیشه را پیدا کند می تواند مشکلات روانی خود را حل نماید. سایکو سیبرنتیک علم کنترل مغز است.
فرمول شگفت انگیز دکتر مالتز تضمین می کند زندگی شما برای همیشه تغییر کند. وی ثابت می کند که عزت نفس بر هر فکر و عمل تأثیر می گذارد و متعهد می شود که عزت نفس شما را از طریق هفت تمرین ذهنی آسان ایجاد کند که تمام ترس ها ، اضطراب ها و نارضایتی های شما را برطرف می کند و آنها را جایگزین لذت و اعتماد به نفس می کند. بنابراین وقت و انرژی خود را عاقلانه سرمایه گذاری کنید. بگذارید روان شناسی تصویر ذهنی روی شما کار کند و تماشا کنید که چگونه این کتاب شما را تغییر می دهد.

کتاب روانشناسی تصویر ذهنی

ماکسول مالتز
ماکسول مالتز (Maxwell Maltz) (۱۰ مارس ۱۸۸۹–۷ آوریل ۱۹۷۵) جراح پلاستیک و نویسنده انگیزشی آمریکایی بود. تعدادی از کتابهای مالتز به فارسی ترجمه شده‌اند.
قسمت هایی از کتاب روانشناسی تصویر ذهنی (لذت متن)
چنان بود که تو گویی شخصیت «صورت» دارد، به نظر می رسید که این «صورت شخصیت» غیر جسمانی عامل حقیقی تغییر شخصیت است. اگر این صورت جراحت دیده، بد شکل، زشت با حقیر باقی می ماند ، بیمار علیرغم تغیرات ظاهری جسمانی رفتارش تغییر نمی کرد اگر امکان بازسازی این صورت شخصیت» وجود داشت، اگر میشد جراحات کهنه احساس را برداشت، در اینصورت، خود شخص، بدون جراحی پلاستیک هم تغییر می کرد . وقتی در این زمینه کاوش کردم، بیش از پیش پدیده هایی در تایید این حقیقت یافتم که کلید اصلی شخصیت و رفتار هر شخص، «تصویر ذهنی» و آن برداشت ذهنی و روحی است که او از خود دارد.

از اینجا فهمیدم که باز سازی تصویر جسمی، به خودی خود کلید اصلی تغییرات شخصیت نیست. در واقع جراحی صورت بر چیز دیگری اثر می گذاشت، اما همیشه هم اینطور نبود. مادام که این چیز دیگر نوسازی نمی شد، تغییری در رفتار و شخصیت بروز نمی کرد. تا این «چیز دیگر» تغییر نمی کرد ، علیرغم تغییر زیاد خصوصیات جسمی، شخص همان که بود باقی می ماند.