در حقیقت، جامعه شناسی نیز همانند بسیاری از شعبه ها و شاخه های دیگر علوم انسانی، از غرب به ایران آمده است. از صدر تا ذیل، جامعه شناسی که در دانشگاه های ما تدریس می شود یا به صورت کتاب چاپ شده، برگرفته از منابع غربی است. البته این مسئله به خودی خود عیبی ندارد. ممکن است دانشی از فرهنگ و جامعه ای به فرهنگ و جامعه دیگری انتقال یابد؛ هیچ کجای این پدیده عیب و ایرادی ندارد. مشکل از جایی به وجود می آید که بخواهیم آن دانش و معرفت را ترجمه کنیم و به زبان خودمان درآوریم. برخلاف تصور بسیاری اگر مترجم خواسته باشد مفهوم و معنا را منتقل کند و نه صرفا قالب، متن یا پوسته را، ترجمه کار ساده ای نیست. یک مترجم می تواند جمله ها، فرازها و در نهایت متنی را ترجمه کند بدون آنکه به درستی معنای آن را دریابد. مترجم، متن را جمله به جمله و لغت به لغت ترجمه می کند، بدون آنکه به درستی بداند که معنای مطالبی که ترجمه می کند چیست.
این که خواننده معنای همه لغات را می داند اما معنای متن را متوجه نمی شود، وضعیتی است که مترجمان حق الزحمه ای اغلب در آن به سر می برند. روش عملی هم که اتخاذ می کنند آن است که متن را جمله به جمله و لغت به لغت ترجمه می کنند. در نتیجه خواننده یا معنای متن را به درستی درک نمی کند و یا آنکه مجبور است پس از چند بار خواندن متن، معنای مورد نظر نویسنده را حدس بزند. این حکایت تلخ بسیاری از متون علوم انسانی است که به فارسی ترجمه و چاپ شده اند.