یکی از بکرترین ذهن ها در زمینه ی مدیریت
نظرات هنری مینتزبرگ همانند تنفس هوای تازه است که فقط می تواند بچه های خوب را تشویق کند.
هنگامی که یک فرد تبدیل به یک مدیر می شود، اغلب اوقات بزرگ ترین تغییری که در زندگی او رخ می دهد (یا بهتر بگوییم باید رخ دهد!) تبدیل شدن «من» به «ما» ست. همان گونه که هیل نیز بدان اشاره می کند، اولین افکاری که در ذهن یک مدیر (که اکنون مسئولیت عملکرد دیگران را نیز بر عهده گرفته است) خطور می کند چنین جملاتی است: «خیلی خوب، من اکنون می توانم شخصا تصمیمات مناسب را اتخاذ کنم و مبتنی بر این تصمیمات، دستورات لازم را به دیگران ابلاغ کنم.» اما همان گونه که هیل نشان می دهد، او خیلی زود متوجه خواهد شد که «قدرت سلسله مراتبی، یک منبع قدرت بسیار محدود است» و «تبدیل به یک مدیر شدن، در واقع به معنای وابسته تر شدن به افراد دیگر است؛ موضوعی که برای انجام شدن امور، موضوعی بسیار حیاتی است». پس مدیر جوان به این نتیجه می رسد که می بایست وارد نقشی جدید به نام «رهبری کردن» دیگران شود.
سلام و درود کتابتون صحیح و سالم و با بسته بندی زیبایی به دستم رسید. خیلی ممنونم خرید این کتاب رو به همه دوستان پیشنهاد میکنم