باید حرف هربرت سایمون را به خاطر داشته باشیم که عقلانیت انسان ها را نامحدود در نظر نمی گرفت. او می دانست که عقلانیت ما حد و مرز مشخصی دارد. حد و مرزهایی که گاه به علت نقص اطلاعات و گاه به علت ساختار مغز خود، در تصمیم گیری هایمان ظهور و بروز پیدا می کند. بسیاری از خطاهای شناختی، در رفتارهای اقتصادی انسان هم مصداق پیدا می کنند.
این واقعیت که ما «حساسیت نزولی» را در تغییرات فاصله گیرنده از وضع موجود تجربه می کنیم، صفت انسانی دیگری را نشان می دهد که از اولین یافته های روانشناسی و معروف «قانون وبر-فشنر» است. قانون وبر-فنشر می گوید: «کمترین تفاوت قابل توجه» در هر متغیری، نسبتی از عظمت آن متغیر است.
آنچه علم اقتصاد کلاسیک به عنوان رفتار انسان اقتصادی پیش بینی و مطرح می کند، در دنیای واقعی چندان مصداق ندارد. اگر مبنای پیش بینی رفتار انسان ها را مدل های رایج اقتصادی در نظر بگیرید، باید بپذیریم که انسان ها عموما گرفتار کج رفتاری هستند.