کتاب حاضر نوشته بهمن نامور مطلق،درباب بینامتنیت یا متن پنهان میباشد.در کتاب "بینامتنیت" میتوان به مفهوم این واژه پی برد که یکی از دست آورد های قرن اخیر است."بینامتنیت" دیدگاه جدیدی نسبت به رابطه بین عناصر یک متن ارائه میدهد که می تواند شامل استقراض و دگردیسی متنی دیگر توسط مولف یا ارجاع دادن خواننده به متنی دیگر باشد.
اصطلاح بینامتنیت اولین بار توسط جولیا کریستوا در سال 1966 ابداع شد که بار ها دستخوش تغییرات زیادی توسط نویسندگان قرار گرفته است.ینامتنی به معنی شکل یافتن متنی جدید بر اساس متون معاصر یا قبلی است به طوری که متن جدید فشرده ای از تعدادی از متون که مرز بین آن ها محو شده می باشد و ساختارش به شکلی تازه شود و به طوری که از متون قبلی چیزی جز ماده آن باقی نمانده است و اصل آن در متن جدید پنهان شده و تنها افراد خبره توان تشخیص آن را داشته باشند.
رخی بر این باورند که اصطلاحاتی چون اقتباس، تضمین، تلمیح، اشاره، مناقضات، سرقات، معارضا و … در میراث ادب عربی تا حدودی با مفهوم بینامتنی همپوشانی دارند.اما اچ. پورتر ابوت، روایت پژوه برجسته، معتقد است که تفاوت بینامتنیت با «تلمیح» و «تقلید» در آن است که بینامتنیت وضعیت گریزناپذیر متون است و اختیاری نیست.
فهرست کتاب "بینامتنیت" در زیر آمده است:
نظریه ها و نظریه پردازان
پیشابینامتنیت
بنیانگذاران یا نسل اول
اصلاحگران یا نسل دوم
بینامتنیت و بیناهنری
دوسویگی ارجاعی در سنگ نگاره بیستون
این نیز بگذرد خوانش بینامتنی یک نقاشی بینانشانه ای
متن زیر از مقدمه کتاب آمده است:ﻣﻄﺎﻟﻌﺎت بینامتنیت در ایران ﻫﻢ ﺑﺎ ﺗﺄخیر آﻏﺎز ﺷﺪ و ﻫﻢ ﺑـﻪ یـک ﺟﺮیـﺎن از آن ﻣﺤﺪود ﺷﺪ. حتی در ﺑﺮخی از ﻣﻮارد می ﺗﻮان ﮔﻔـﺖ ﻧـﻮعی بینامتنیت ایرانی شکل ﮔﺮﻓﺘﻪ اﺳﺖ که بیشتر ﺑﻪ ﻧﻘﺪ منابع ﺷﺒﺎﻫﺖ دارد. درصورتی که بنیان های بینامتنیت در تقابل با نقد منابع شکل گرفته و یکی از ویژگی های مشترک نظریات کریستوا و بارت نیز تقابل شان با منتقدان منابع است. درباره بینامتنیت کتابی با همین عنوان از گراهام آلن در سال ۱۳۸۰ ترجمه شد که تا مدت ها تنها مرجع علاقمندان و پژوهندگان این عرصه به شمار می آمد. کتاب یاد شده سهم بزرگی در رواج مطالعات بینامتنی در ایران داشته است. البته این ترجمه دو مشکل اساسی دارد: نخست اینکه از زبان انگلیسی ترجمه شده است. درحالی که بیشترین فعالیت ها و آثار در این حوزه در کشورهای فرانسه زبان شکل گرفته است.