شاهنشاهی ایران که کورش آن را بنیان نهاد با اعمال قهری بسیار خفیف ، مرزهای دوردست شاهنشاهی خود را به مدت حدود دویست سال حفظ کرد . ( ۱ ) این امر تا حدود زیادی مدیون سعه ی صدر فرهنگی و سیاست مدارای کورش بود که جانشینان اش نیز به درجات مختلف آن را دنبال کردند . در این سال ها خاور نزدیک از نهاد "صلح هخامنشی" ، بهره می برد . آرامش نسبی در این دوره ی ایران را از دوران فرمانروایی پادشاهی های پیشین ، و سیطره ی مقدونیان در دوره ی بعدی متمایز می کند. کمتر از یک قرن پیش از آنکه کورش بر تخت شاهی ایران تکیه زند ، بیشتر قلمروهای شرق دور در مقابل شاهنشاهی پر طمطراق آشور به زانو در آمده بود . پادشاهان این دولت نظامی ، بر این باور بودند که مأموریت شان ویران کردن و به بردگی کشیدن ملت های مختلف جهان است و لذا سه قرن سیطره ی آشوریان ( ۶۱۲ - ۹۱۱ ق م ) یکی از خونین ترین دوره های تاریخ و آکنده از کشتار های جمعی ، شکنجه و جابه جایی جمعیت است. البته برخورد خشن با مردمان بیگانه از سپیده دم تمدن امری متداول بوده است . ما که در دنیای به هم پیوسته ی امروز زندگی می کنیم ممکن است به آسانی بتوانیم بفهمیم که در نظر مردمان دوران باستان ، خارجی ها تا چه اندازه بیگانه محسوب می شده اند.