1. خانه
  2. /
  3. کتاب باران، آفتاب و قصه ی کاشی

کتاب باران، آفتاب و قصه ی کاشی

2 ناشر این کتاب را منتشر کرده‌اند
1 از 1 رأی

کتاب باران، آفتاب و قصه ی کاشی

Baran, Aftab va Ghese-ye Kashi
انتشارات: نشر نظر
ناموجود
20000
1 از 1 رأی

کتاب باران، آفتاب و قصه ی کاشی

Baran, Aftab va Ghese-ye Kashi
انتشارات: روزبهان
ناموجود
2500
معرفی کتاب باران، آفتاب و قصه ی کاشی
کتاب "باران، آفتاب و قصه ی کاشی" یکی از زیباترین داستان های نوشته شده به قلم "نادر ابراهیمی"، نویسنده ی محبوب معاصر است که برای گروه سنی کودک و نوجوان به نگارش درآمده است. این کتاب توسط ناشران مختلفی به انتشار رسیده اما یکی از بهترین نسخه های آن، نسخه ی منتشر شده توسط نشر نظر است که کار تصویرگری آن بر عهده ی "نجوا عرفانی" بوده است. "نادر ابراهیمی" در این اثر کم حجم و حدودا سی صفحه ای، به نحوه ی ساخت کاشی پرداخته و آن را از زبان هنرمندان گمنام اهل کاشان روایت می کند.
شخصیت های اصلی داستان "باران، آفتاب و قصه ی کاشی" گرگین و پسر او بهرام هستند که از اهالی راوند در نزدکی کاشان می باشند. ماجرا از این قرار است که حاکمی دلسوز و عاقل به نام پیران، با استقبال از نظر مشاورش تصمیم به ساخت یک تالار گرفته و قرار است این تالار در ابعادی باشد که همه ی مردم شهر بتوانند در آن جمع شده و به گفت و گو بپردازند. چون خزانه ی شهر خالی است، حاکم برای یاری گرفتن از مردم فراخوان می دهد و مردم هم که از ایده ی محلی برای گفت و گوی همگان به شوق آمده اند، به یاری او می شتابند.
گرگین و بهرام مسئولیت نقاشی دیوارهای خارجی این تالار را بر عهده دارند و روزهای زیادی را سخت کار می کنند تا دیوارها به نقش و نگارهای چشم نواز آراسته شود. اما هربار با یک مشکل مواجه می شوند. یک بار باران می آید و بخشی از نقش ها شسته می شود و بار دیگر آفتاب نقاشی ها را خراب می کند. اینکه نقاش و پسرش چه تدبیری برای زیبا کردن دیوارهای تالار به کار می گیرند، داستانی است که در کتاب "باران، آفتاب و قصه ی کاشی" انتظار مخاطب را می کشد.
درباره نادر ابراهیمی
درباره نادر ابراهیمی
نادر ابراهیمی (زاده ۱۴ فروردین ۱۳۱۵ در تهران – درگذشته در تاریخ ۱۶ خرداد ۱۳۸۷، تهران)، داستان‌نویس معاصر ایرانی بود. او علاوه بر نوشتن رمان و داستان کوتاه در زمینه‌های فیلم‌سازی، ترانه‌سرایی، ترجمه، و روزنامه‌نگاری نیز فعالیت کرده‌ است. ابراهیمی، همراهِ بهرام بیضایی و ابراهیم گلستان، از اندک‌شمار سخنوران ایرانی به‌شمار می‌رود که هم در سینما و هم در ادبیات کار کرده و شناخته شده بوده‌اند. نادر ابراهیمی تحصیلات مقدماتی خود را در زادگاهش یعنی شهر تهران گذراند و پس از گرفتن دیپلم ادبی از دبیرستان دارالفنون، به دانشکده حقوق وارد شد. اما این دانشکده را پس از دو سال رها کرد و سپس در رشته زبان و ادبیات انگلیسی به درجه لیسانس رسید. نادر ابراهیمی چندین فیلم مستند و سینمایی و همچنین دو مجموعه تلویزیونی را نوشته و کارگردانی کرده، و آهنگ‌ها و ترانه‌هایی برای آن‌ها ساخته‌است. او همچنین توانسته‌است نخستین مؤسسه غیرانتفاعی ـ غیردولتی ایران‌شناسی را تأسیس کند؛ که هزینه و زحمت‌های فراوانی برای سفر، تهیه فیلم و عکس و اسلاید از سراسر ایران و بایگانی کردن آن‌ها صرف کرد؛ ولی چنان‌که باید، شناخته و به‌کار گرفته نشد و با فرارسیدن انقلاب و جنگ، متوقف شد.
قسمت هایی از کتاب باران، آفتاب و قصه ی کاشی

شاید هزار و پانصد سال پیش، شاید دوهزار سال پیش، و شاید خیلی پیش تر، در نزدیکی شهر کاشان، در دهکده ای به نام راوند، مرد نقاشی زندگی می کرد که نامش گرگین بود…

کر خیلی خوبی است، اما اگر تو دیوارهای داخل تالار را نقاشی کنی، وقتی مردم برای گفت وگو به آنجا می آیند، با آن همه زیبایی که در کارهای تو هست، دیگر کسی به گفت وگو و سوال ها و جواب ها توجه نخواهد کرد.

مقالات مرتبط با کتاب باران، آفتاب و قصه ی کاشی
راهکارهایی برای علاقه مند کردن کودکان به کتاب خواندن
راهکارهایی برای علاقه مند کردن کودکان به کتاب خواندن
ادامه مقاله
اولین نفری باشید که نظر خود را درباره "کتاب باران، آفتاب و قصه ی کاشی" ثبت می‌کند