کتاب چشمان تاریکی

The Eyes of Darkness
کتابی که ۴۰ سال پیش، شیوع ویروس کرونا را پیش گویی کرده بود
کد کتاب : 24308
مترجم :
شابک : 978-6005021073
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 360
سال انتشار شمسی : 1399
سال انتشار میلادی : 1981
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 2
زودترین زمان ارسال : ---

چشمان تاریکی
The Eyes of Darkness
  • 85,000 تومان
  • تمام شد ، اما میاریمش 😏
  • انتشارات: نگاه نگاه
    نویسنده:
کد کتاب : 47869
مترجم :
شابک : 978-6003768383
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 380
سال انتشار شمسی : 1400
سال انتشار میلادی : 1981
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 1
زودترین زمان ارسال : ---

چشمان تاریکی
The Eyes of Darkness
کد کتاب : 33553
مترجم :
شابک : 978-6222087289
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 260
سال انتشار شمسی : 1399
سال انتشار میلادی : 1981
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 6
زودترین زمان ارسال : ---

معرفی کتاب چشمان تاریکی اثر دین کونتز

تینا ایوانز یک سال پر از درد و رنج و دلشکستگی از مرگ ناراحت کننده ی پسرش دنی را پشت سر گذاشته است. اما حالا که نمایش وگاس او در شرف آغاز شدن است، زمانی بهتر از این برای شروعی دوباره به ذهنش نمی رسد. شاید او هم بالاخره از این قضیه رد شده و اندوه و غصه های خود را پشت سرش رها کند.
اما مشکلی وجود دارد و آن پیامی است که برای تینا گذاشته شده؛ روی تخته سیاهی که در اتاق دنی وجود دارد با خطی خرچنگ قورباغه نوشته شده: نمرده است! دو واژه که او را به سفری هراس انگیز می فرستد. سفری که او را از چراغ های روشن لاس وگاس به سایه های سرد، جایی که اسرار وحشت آوری را آشکار خواهد کرد، رهسپار می کند.
از لحاظ فضاسازی، کتاب چشمان تاریکی اثر دین کونتز، داستان مادری است که می خواهد از مرگ پسرش دنی رهایی یابد. کودک در یک تصادف وحشتناک با اتوبوس کشته شده و یک سال بعد از این اتفاق، مادرش معتقد است که شبح او را در خانه می بیند. تینا از یک وکیل برای نبش قبر و بیرون آوردن جسد استمداد می جوید تا برای این قضیه، خاتمه ای پیدا کند اما زمانی که وکیل تهدید به مرگ می شود آن ها متوجه می شوند که یک توطئه ی حکومتی در کار است و دنی درگیر آن بوده و ممکن است زنده باشد.
چشمان تاریکی یک کتاب ترسناک نیست؛ بلکه کتابی هیجان انگیز است که عناصر ماورا طبیعه را با خط داستانی یک زن درمانده ترکیب می کند. زنی که با دوستدار جدید خود هم دست شده تا فرزندش را از چنگال رازهای کثیف یک سازمان نجات دهد. این کتاب به دلیل اشارات مشابه ای که با پاندمی اخیر کرونا داشته بعد از چهل سال بار دیگر با استقبال مخاطبین مواجه شده است.

کتاب چشمان تاریکی


ویژگی های کتاب چشمان تاریکی

اثر برگزیده ی نیویورک تایمز

دین کونتز
دین کونتز (انگلیسی: Dean Koontz‎؛ زادهٔ ۹ ژوئیهٔ ۱۹۴۵) متولد پنسیلوانیا نویسنده اهل ایالات متحده آمریکا است که برای رمان‌های مهیج و تعلیق انگیز اش شهرت دارد. دین کونتز سال آخر دانشگاه را می گذراند که برنده­ ی مسابقه ی داستان خيالی Atlantic Monthly شد و از همان موقع نویسندگی را شروع کرد. کتاب های کونتز تاکنون به 38 زبان زنده ی دنیا ترجمه شده و بیش از 500 میلیون نسخه از آنها به فروش رسیده است. چهارده رمان دین کونتز در لیست پرفروش های جلد مقوایی نیویورک تایمز قرار گرفته است. یک در ت...
نکوداشت های کتاب چشمان تاریکی
Dean Koontz is a prose stylist whose lyricism heightens malevolence and tension. [He creates] characters of unusual richness and depth.
دین کونتز متخصص سبک نثر است و شاعرانگی اش بر شرارت و تنش می افزاید. او کاراکترهایی با ژرفا و غنای غیرمعمول می آفریند.
Seattle Times

Tumbling, hallucinogenic prose....‘Serious’ writers...might do well to examine his technique.
نثری لغزان و توهم زا، نویسندگان جدی ممکن است با بهره گیری از تکنیک او خوب عمل کنند.
New York Times Book Review New York Times Book Review

In every industry there exist ‘artists’ that are not only unforgettable, but know their craft better than the rest. Dean Koontz...is among these artisans
در هر صنعتی، هنرمندانی حضور دارند که نه تنها فراموش نشدنی اند بلکه از مهارت خود بهتر از بقیه آگاهند. دین کونتز در میان این صنعتگران است.
Suspense Magazine

Koontz] has always had near-Dickensian powers of description, and an ability to yank us from one page to the next that few novelists can match
کونتز همواره قدرت توصیفی نزدیک به دیکنز داشته و توانایی این را دارد که ما را از یک صفحه به صفحه ای دیگربکوبد. در این زمینه رمان نویسان معدودی به پای او می رسند.
Los Angeles Times Los Angeles Times

Perhaps more than any other author, Koontz writes fiction perfectly suited to the mood of America...novels that acknowledge the reality and tenacity of evil but also the power of good...[and that] entertain vastly as they uplift
کونتز شاید بهتر از هر رمان نویس دیگری می تواند داستان های تخیلی مناسب با حال وهوای آمریکا بنویسد. ...رمان هایی که به واقعیت و سرسختی پلیدی ها و همچنین قدرت خوبی ها اعتراف می کنند که هرچه به سمت تعالی می روند در مقیاس وسیعی سرگرم کننده اند.
Publishers Weekly Publishers Weekly

قسمت هایی از کتاب چشمان تاریکی (لذت متن)
تینا از اینکه دنی فهمیده بود آنها مشکل دارند، ناراحت بود، اما نمی خواست مشکلاتش را با او در میان بگذارد. چه می توانست بگوید؟ «دنی جان نگران چیزهایی که شنیدی نباش. پدر دچار بحران هویت شده. مثل یک الاغ رفتار می کند، اما بالاخره می گذرد...» تینا هیچ حرفی با دنی نمی زد، مشکلاتش با مایکل را برای او توضیح نمی داد. فکر می کرد مشکل آنها موقتی است و بالاخره حل می شود. او آن موقع هنوز مایکل را دوست داشت و امیدوار بود دوباره زندگی خوبی داشته باشند. شش ماه بعد او و مایکل از هم جدا شدند و پنج ماه بعد هم طلاق گرفتند. تینا در آن نیمه شب باید به جستجوی خود ادامه می داد. جستجو برای سارقی که به نظر می رسید مانند شب های دیگر خیالی بوده است. در اتاق دنی را باز کرد. چراغ را روشن کرد و یک گام به عقب برداشت. هیچ کس آنجا نبود. اسلحه را جلوی خود نگه داشت و به کمد نزدیک شد. لحظه ای تردید کرد، اما در را با یک حرکت سریع باز کرد. کسی آنجا پنهان نشده بود. با وجود صدایی که شنیده بود، در خانه هیچ کس به جز او نبود. به محتویات کمد خیره شد. کفش های پسرانه، شلوارهای جین، لباس های راحتی، پیراهن، ژاکت، کلاه بیس بال آبی تیم دادجر، کت و شلوار کوچک آبی که دنی در مناسبت های خاص پوشیده بود... همه آنجا بودند. بغضی راه گلویش را بست. در را بست و عقب عقب رفت. اگرچه از تشییع و تدفین دنی بیش از یک سال گذشته بود، اما او هنوز نتوانسته بود وسایل دنی را دور بریزد. تماشای بیرون رفتن وسایل او، حتی دردناک تر از تماشای پایین رفتنش به عمق گور به نظر می رسید. لباس ها تنها چیزهایی نبودند که او نگه داشته بود. کل اتاق او دقیقا همان طوری حفظ شده بود که دنی آن را ترک کرده بود. تختخواب مرتب شده بود و تصاویر هنرپیشه های فیلم های تخیلی و اکشن با چین های پیشانی شان جابه جا دیده می شدند. بیش از صد جلد کتاب به ترتیب حروف الفبا در پنج قفسه چیده شده بود. میز تحریرش آن گوشه بود. حتی تیوب های چسب، بطری های مینیاتوری رنگارنگ و انواع ابزار ساخت مدل در نیمی از میز در ردیف های مرتب قرار گرفته بودند. نیمه دیگر میز خالی بود و منتظر شروع کارهای تازه به نظر می رسید. نه مدل از هواپیماهای مختلف دیده می شد و سه هواپیما از سقف آویخته شده بود. دیوارها با سه پوستر از ستاره های تیم های بیس بال و هیولاهای شرور فیلم های ترسناک که دنی با دقت انتخاب کرده و چسبانده بود، تزئین شده بودند.