1. خانه
  2. /
  3. کتاب درساژ اندوه

کتاب درساژ اندوه

نویسنده: مهدیه مطهر
3.8 از 1 رأی

کتاب درساژ اندوه

Deresaj-e Andouh
انتشارات: افق
٪15
18000
15300
معرفی کتاب درساژ اندوه
«درساژ اندوه» رمانی نوشته‌ی مهدیه مطهر و چهارمین کتاب اوست. او در این کتاب به سراغ بازماندگان جنگ و مصائب زندگی آن‌ها رفته است. او روایتگر تنهایی میان‌سالانی است که با خاطرات‌شان از زمان جنگ روزگار می‌گذرانند.
داستان از زاویه دید اول شخص روایت می‌شود و زندگی زنی را روایت می‌کند که از یک سو گرفتار مراقبت از پدر جانبازش است و از سوی دیگر، نگران پسر جوان دانشجوی خود است که علاقه‌ای به گفت‌وگو با او ندارد.
داستان دارای چند محور است؛ در زمان حال از مادری می‌گوید که در دهه چهارم زندگی خود دغدغه ترک اعتیاد پسر معتاد خود را دارد و در کنار آن نیز صاحب یک مزرعه پرورش اسب است که از پدرش به او به ارث رسیده است. در زمان گذشته، اتفاقاتی در دوران جنگ میان ایران و عراق رخ می‌دهند. پرداختن به مصائب و دردهای بازماندگان جنگ نیز یکی از محورهای داستان است. درکنار همه این روایات، حال و هوای شاهنامه نیز به شکل موازی در میان داستان روایت می‌شود. این داستان موازی، تراژدی «رستم و سهراب» است که بازخوانی این داستان در شاهنامه و روایات عامیانه آن است. مهدیه مطهر رسیدن به این فرم را از دغدغه‌هایش برای روایت این داستان می‌داند و می‌گوید زمان زیادی را صرف این کار کرده است. «بازنویسی نثر و زبان رمان نیازمند وقت بود زیرا متن رمان باید هم نثری روان داشته باشد و هم با شاهنامه همخوانی داشته باشد.»
رمان از بخش‌های زیاد و کوتاهی تشکیل شده است که هر کدام از این بخش‌ها عنوان جذابی دارند. این نوع بخش‌بندی کار را برای خواننده راحت می‌کند و او می‌تواند در هر نشست یکی از این بخش‌های کوتاه را بخواند. توصیف‌های همراه با جزئیات از ویژگی‌های دیگر این رمان است. مهدیه مطهر با زبانی ساده و روان داستان را پیش می‌برد و خواننده را با خود همراه می‌کند. بهره گرفتن از شاهنامه و شخصیت‌های اسطوره‌ای، هم به داستان عمق بیشتری داده و هم به شخصیت‌پردازی داستان کمک کرده است.
«درساژ اندوه» برای علاقمندان به رمان فارسی بخصوص داستان‌هایی با موضوع بازماندگان جنگ گزینه‌ای مناسب است.
درباره مهدیه مطهر
درباره مهدیه مطهر
مهدیه مطهر متولد سال 1362 نویسنده رمان پلیسی است. رمان «حرفه؛ خرابکار» نخستین کار مهدیه مطهر می باشد.
قسمت هایی از کتاب درساژ اندوه

دوتایی با بابا برام قلاب گرفتید که از آن دیوار لعنتی افتخار بروم بالا و حالا با مخ از نوکش پرتم کنید پایین؟ که دستم و همه ی وجودم بوی تعفن بگیرد و با هیچ ترنج بویا و عطر و عنبری بویش نرود؟

مقالات مرتبط با کتاب درساژ اندوه
توصیه های «جویس کارول اوتس» درباره هنر خلق «داستان کوتاه»
توصیه های «جویس کارول اوتس» درباره هنر خلق «داستان کوتاه»
ادامه مقاله
اولین نفری باشید که نظر خود را درباره "کتاب درساژ اندوه" ثبت می‌کند