کتاب 5 زبان عشق

The 5 Love Languages Military Edition
کد کتاب : 26277
مترجم :
شابک : ‫‭978-6009597383
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 230
سال انتشار شمسی : 1403
سال انتشار میلادی : 2013
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 11
زودترین زمان ارسال : 12 آذر

معرفی کتاب 5 زبان عشق اثر گری چاپمن

شاید کمتر کتابی وجود داشته باشد که برای بهبود روابط عاطفی نظامیان و سربازان جوان راهکاری ارائه کرده باشد. اگر شما یک نظامی هستید و از فشار اعزام های طولانی ، شب های تنهایی و انتقال های دشواربه تنگ آمده اید، کتاب «5 زبان عشق» برای شما توصیه هایی دارد. برای اینگونه چالش های خارق العاده زوجین به مشاوره خاصی نیاز دارند. در کتاب متخصص روابط دکتر گری چاپمن با جوزلین گرین ، همسر نظامی سابق ، همکاری می کند تا مستقیما با زوج های نظامی صحبت کند. آنها راز ساده دوست داشتن یکدیگر را دارند ، از جمله توصیه هایی برای نحوه:

در مسافت های طولانی صمیمیت ایجاد کنید.
ارتباطات خشن به سبک نظامی را بیاموزید.
عشق عاطفی را دوباره بسازید و حفظ کنید.
به همسرتان کمک کنید تا از آسیب روحی بهبود یابد.
و...
این کتاب شامل داستانهایی از معظلات این اقشار، نکاتی برای ابراز عشق در هنگام جدا بودن ، و یک بخش سوالات متداول ارائه می دهد.

این کتاب هم برای شما و هم برای شریک زندگیتان است آن را با هم بخوانید - حتی در هنگام اعزام!
گری چاپمن - نویسنده ، سخنران ، مشاور - علاقه زیادی به مردم و کمک به آنها در ایجاد روابط پایدار دارد. او نویسنده شماره 1 پرفروش مجموعه زبان عشق و مدیر مشاوره ازدواج و زندگی خانوادگی است. گری با ارائه سمینارها به جهان سفر می کند و برنامه های رادیویی او در بیش از 400 ایستگاه پخش می شود.

کتاب 5 زبان عشق

گری چاپمن
درباره گری چاپمن (نویسنده کتاب ۵ زبان عشق): گری چاپمن، نویسنده، سخنران و مشاوری است که علاقه ی زیادی به مردم و کمک به آن ها برای ایجاد روابط مستحکم دارد. او نویسنده ی مجموعه کتاب های پرفروش «۵ زبان عشق» و مدیر موسسه ی «مشاوره ازدواج و خانواده» است. گری در اقصی نقاط جهان سمینارهایی برگزار می کند وو برنامه های رادیویی او از بیش از ۴۰۰ ایستگاه رادیویی پخش می شود.
قسمت هایی از کتاب 5 زبان عشق (لذت متن)
در ازدواج دومم از همان اول، نمی دانم چه اتفاقی افتاد. فکر می کردم واقعا عاشق هم هستیم، اما ماه عسلی که رفتیم فاجعه بود و هیچ وقت هم درست نشد. ما فقط شش ماه نامزد بودیم، در آن دوران عشقمان رویایی بود اما بعد از اینکه زندگی زیر یک سقف را آغاز کردیم از همان اول با هم درگیر شدیم. در ازدواج اولم، سه چهار سال زندگی خوبی داشتیم. بعد از تولد بچه احساس کردم فقط به بچه توجه می کند و به من اصلا اهمیت نمی دهد. انگار تنها هدف او در زندگی بچه بود و بعد از بچه دار شدن دیگر نیازی به من نداشت.

او می گفت: «فکر می کردم پدرم به خاطر اینکه مرا دوست نداشت رفت. وقتی ده سالم بود مادرم مجددا ازدواج کرد. آن زمان احساس کردم او شخص دیگری را برای عاشقی دارد، اما من هنوز کسی را نداشتم که عاشقم باشد. با آن پسر در مدرسه آشنا شدم. از من بزرگتر بود اما دوستم داشت. باور کردنی نبود. با من مهربان بود و بعد از مدتی احساس کردم واقعا عاشق من است. نمی خواستم رابطه ی جنسی داشته باشم، فقط می خواستم کسی مرا دوست داشته باشد».