ماریلین وسط دشت توقف کرد. چشمهایش را بست و بی حرکت ایستاد. فکر کرد یک آواز زیبا بخواند، مثل آنخایی که بعضی وقت ها شاهزاده خانم ها در فیلم ها می خوانند، از آن هایی که باعث می شود همه حیوانات کوچک بیایند و روی شانه هایشان بنشینند. آن وقت یک نفس عمیق کشید و با صدای بلند فریاد کشید: تو کجایی .....
زمانی در تاریخ بشر، تمامی آثار ادبی به نوعی فانتزی به حساب می آمدند. اما چه زمانی روایت داستان های فانتزی از ترس از ناشناخته ها فاصله گرفت و به عاملی تأثیرگذار برای بهبود زندگی انسان تبدیل شد؟