در یک صبح بهاری سال ۱۸۱۲ فریادهای شادمانی در خانه سیمون- رنه بریل می پیچید. این خانه در دهکده «کوپ وری» نزدیک شهر «مو» بود. کاترین، خواهر بزرگ در حالیکه می خندید و غرغر می کرد، پرسید: «باز این دمپایی های مرا کجا گذاشتند؟»
مقالات مرتبط با کتاب پیروزی بر شب
راهکارهایی برای علاقه مند کردن کودکان به کتاب خواندن