فروزنده متولد سال 1341 هستم.از همان کودکی به داستان و داستان نویسی علاقه عجیبی داشتم. یادم هست، در سالهای اول دبستان یک دفتر جلد نارنجی داشتم که توی آن قصه مینوشتم و خودم برای قصههایم نقاشی میکشیدم. هر چند که هرگز نقاش نشدم. اما شیفتگی به جهان شگفت انگیز قصهها هیچوقت رهایم نکرد.در آن سالهای کودکی، پدرم تنها حامی و مشوق من بود. او با علاقه قصههای کوتاه و پر از عیب و ایرادم را میخواند و تشویقم میکرد. به این ترتیب، نوشتن و خیالپردازی ادامه دا...