تصویری هجوآمیز از سردرگمی های اجتماعی.
موجز و طعنه آمیز.
یک موفقیت.
من فقط می خواستم دندان هایم را جرم گیری کنند. با وجودی که حدس می زدم او حتما چیز دیگری پیدا می کند. دندان پزشکان همیشه ی خدا چیزی برای پیدا کردن در چنته دارند. این را همه می دانند.
هیچ چیز قهرمانان را بیشتر از تشویق پیش از عمل، عصبانی نمی کند.
انسان چیزهایی را ضروری به حساب می آورد که در بیشتر مواقع زائد هستند.
میراث ادبی آلمان همانند پیشینه ی هنرهای زیبا و سینما در این کشور، وسعت شگفت انگیزی دارد
می توان گفت که هدف اصلی این ژانر، «زندگی بخشیدن به تاریخ» از طریق ساختن داستان هایی درباره ی گذشته یا یک دوره ی تاریخی خاص است.
گونتر گراس بازگوکننده ی عقاید همه ی افراد نسل خود نیست و شاید عده ی زیادی از همنسلانش با او مخالف باشند، ولی هیچ کس نمی تواند نقش کلیدی گونتر گراس را در حیات روشنفکرانه ی آلمان انکار کند.
گونتر گراس در آثارش داستان را از زاویه دید قربانیان و محرومان تعریف میکند و عقایدی را بازگو میکند که آدمهای ظالم چون روزی به آن باور داشتند، میخواهند فراموشش کنند. در رمان بیحسی موضعی داستان مغشوش و آشفتهی ابرهارد استاروش، معلمی چهلساله و ایدئالیست تعریف میشود. تمام این کتاب حول محور داستان تراژیکمدی این مرد میچرخد. او برای یک جرمگیری ساده به دندانپزشکی میرود؛ اما مجبور میشود چندین عمل دردناک را تحمل کند. برای پرت کردن حواس بیمار از درد برایش تلویزیون روشن میکنند و برنامههای تلویزیونی باعث میشوند که استاروش عقاید سیاسی و انتقادات خود به ایدئولوژی سیاسی احزاب چپ و راست آلمان را به خاطر بیاورد. در ادامه داستان با نمادهای خاص، وضعیت جامعهی آلمان را به تصویر میکشد.