ادبیات نوگرا یا ادبیات مدرن، در اواخر سده ۱۹ میلادی و اوایل سده بیستم در اروپا و آمریکای شمالی ریشه دارد و خصیصه اصلی اش، شکستن آگاهانه روش های سنتی نوشتن، هم در شعر و هم در داستان است. این جنبش ادبی، به شکل آگاهانه حالت های سنتی را از بین برد و فرم جدیدی را برای بیان احساسات انتخاب کرد. وحشت از جنگ جهانی اول، پیش فرض های غالب در مورد جامعه را در ذهن نوگرایان زنده کرد و نوگرایان، از میان همه با کسانی همچون زیگموند فروید و کارل مارکس که عقلانیت ذهن بشر را به چالش می کشیدند، هم داستان شده و از آنان، متأثر شدند.
این رمان به اثری پیشگام در استفاده از تعداد زیادی از تکنیک های ادبیِ «مدرنیستی» تبدیل شد، از جمله «جریان سیال ذهن»، «روایت غیرخطی»، و بازی با کلمات به شکلی نوآورانه.
این شاعر و نویسندهی پرتغالی تأثیرگذار، زندگیِ هرچند کوتاه اما شگفتانگیزی را تجربه کرد.