فریدا کالو یکی از بزرگترین نقاشان و هنرمندان معاصر مکزیک است. بیشتر هم به دلیل پرتره های خاص و متفاوتی که از خودش می کشد، معروف و شناخته شده است. خود فریدا معتقد است که: خود را نقاشی خواهم کرد زیرا اغلب تنها هستم، زیرا سوژه ای هستم که بهتر از هر سوژه ی دیگری می شناسمش. جری سوتر در کتاب زیبا مثل ماگنولیا به سراغ این نقاش قدرتمند مکزیکی رفته است و زندگی و آثار او را بررسی کرده است. زندگی ای که پر از فراز و نشیب های متعدد بود. بیماری در بچگی، تصادفی که او را تا سرحد مرگ جلو برد و برای همیشه پایش را لنگ و ازکار افتاده کرد، سقط جنین های چندباره، عشق و عاشقی پر شور و حرارتش به دیه گو که بعدها همسرش شد و تحمل خیانت های متعدد او. برگزاری نمایشگاه نقاشی و در نهایت پایان دادن به زندگی مشترکی که سرشار از مشکلات بود اما باز هم عشق به آن می چربید. جری سوتر با نگاهی به زندگی و آثار فریدا کالو، سرگذشت او را بیان می کند و آثار مشهور او را بررسی می کند. آثاری که مطمئنا با دیدن هرکدامشان به قدرت درونی افکار و تسلطش بر امور بیرونی زندگی، پی می برید.
کتاب زیبا مثل ماگنولیا