کتاب جریان شناسی سیاسی در ایران

Political currents in Iran
کد کتاب : 28969
شابک : 978-9642982837
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 638
سال انتشار شمسی : 1402
سال انتشار میلادی : 2009
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 24
زودترین زمان ارسال : 21 اردیبهشت

معرفی کتاب جریان شناسی سیاسی در ایران اثر علی دارابی

"جریان شناسی سیاسی در ایران" اثری است به قلم "علی دارابی" که این مقوله را در زمینه ای از پژوهش های متقن در بستر تاریخ معاصر کشور ایران مورد بررسی قرار می دهد و به این ترتیب مرجع مناسبی برای دوست داران تاریخ و سیاست به حساب می آید. "علی دارابی" ابتدا کلیات و اصول نظری این کتاب را در قالب شکاف های اجتماعی، بحث وابستگی و استقلال، ایمان و اعتقاد و عدم وجود یا خلوص در آن ها و همچنین حق و باطل مورد بررسی قرار می دهد و سپس به سراغ "جریان شناسی سیاسی در ایران" از دهه ی بیست شمسی تا وقوع انقلاب اسلامی می رود. وی در این راستا پنج جریان اصلی مذهبی یا اسلام گرا، ناسیونالیستی یا ملی گرا، مارکسیستی یا چپ، التقاطی یا ترکیبی و جریان سلطنت طلب را معرفی می کند و مبانی فکری و زیرشاخه های هر کدام را نیز توضیح می دهد.
نویسنده در ادامه به تفصیل، جریان سیاسی اسلام گرایانه را در چهار بخش تشریح می کند که بخش نخست، جریان اصول گرا یا راست را از نظرگاه مفاهیم جامعه شناختی مورد بررسی قرار می دهد. بخش دوم به مساله ی روحانیت می پردازد و اتحاد و ائتلاف ها تا تحولات جریانی و جناحی را زیر ذره بین می برد. بخش سوم با همان رویکرد بخش نخست، به تببین مفهومی و جامعه شناختی جریان چپ تا اصلاح طلب اقدام می کند و نهایتا در بخش چهارم کتاب "جریان شناسی سیاسی در ایران" به قلم "علی دارابی" جریان سوم و مبانی جامعه شناختی آن مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرد.

کتاب جریان شناسی سیاسی در ایران

علی دارابی
علی دارابی زاده ۱۳۴۰ در اراک ، عضو هیئت علمی دانشگاه صداوسیما و محقق در حوزه ارتباطات و انقلاب اسلامی ایرانی و معاون امور استان‌های سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران است. او کارشناسی علوم سیاسی را در سال ۱۳۶۹ و مدرک کارشناسی ارشد خود را در رشتهٔ در سال ۱۳۷۲ از دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران دریافت کرد. او در رشته علوم سیاسی گرایش جامعه‌شناسی سیاسی از واحد علوم تحقیقات دانشگاه آزاد در مقطع دکتری فارغ‌التحصیل شد.
دسته بندی های کتاب جریان شناسی سیاسی در ایران
قسمت هایی از کتاب جریان شناسی سیاسی در ایران (لذت متن)
جریان های سیاسی پدیده ای بسیار مهم و نقش آفرین در تاریخ سیاسی و تحولات جامعه به شمار می آیند. مقصود از جریان سیاسی، یک حرکت سیاسی پویا و زنده است که با برخورداری از ایدئولوژی مشخص و گرایش های فکری درونی به مدد رهبران خود بر نظام سیاسی و نیز اقشار مختلف جامعه تأثیر می گذارد و جبهه، جناح، حزب، سازمان یا نهاد و گروه ویژه خود را بنیان می نهد. هدف نهایی جریان های سیاسی، کسب قدرت و استقرار نظام سیاسی مورد نظر است که آن را از طریق راهبردها و راهکارهای مختلف پی می گیرند. کارکردهای یک جریان فکری سیاسی به اختصار شامل شناسایی و معرفی رهبر یا رهبران، کادرسازی، بسیج مردم؛ تشکیل حکومت، مشروعیت بخشی به دولت، کارگردانی قدرت در جامعه، حمایت و پشتیبانی از دولت، جهت دهی به افکار عمومی و فرهنگ سازی، حمایت و پشتیبانی از احزاب، نهادها و تشکل های وابسته به خود، ائتلاف با برخی از جریان های رقیب، از مشروعیت اندازی جریان رقیب و براندازی آن، دفاع از دولت، احزاب، نهادها و تشکل های وابسته به خود هنگام بحران های سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و نظامی می گردد. کارکردهای مذکور نشانگر آن است که جریان ها سیاسی تا چه اندازه ای در سرنوشت یک نظام سیاسی و ملت نقش آفرینند و سلامت و انحراف آنان در عاقبت کار افراد و جامعه چقدر تعیین کننده است؟ حیات سیاسی یک کشور، سنت و گذشته سیاسی مردم، وضعیت حال و آینده آنان از کارگردانی این جریان ها متأثر است. شناخت صحیح مسائل سیاسی هر جامعه و تحلیل درست از وقایع، بدون شناخت ماهیت جریان های فکری سیاسی ناممکن است، به ویژه اینکه می دانیم جریان ها از حیث وابستگی یکسان نیستند، آنان را می توان به دو دسته زیر تقسیم کرد: ۱. جریان فکری سیاسی مستقل، این جریان برآمده از متن اجتماع، مردمی و بدون وابستگی به دولت ها بیگانه یا مستبد است. مانند جریان اسلام گرا. ۲. جریان فکری سیاسی وابسته، که به دو گروه تقسیم می شود: الف. جریان وابسته به دولت نامشروع داخلی: این جریان از سوی دولت غیر مردمی حاکم تشکیل و راه اندازی شده، از احزاب، گروه ها و نهادهای آن حمایت و پشتیبانی سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی صورت می گیرد. در مقابل نیز آن جریان، پیرو و توجیه گر نظام حاکم است. ب. جریان وابسته به دولت اجنبی: این جریان از سوی قدرت های خارجی اعم از همسایه، منطقه ای یا جهانی، تشکیل، راه اندازی و حمایت می شود و توجیه گر اعمال و سیاست دولت حامی بوده، در راستای منافع قدرت بیگانه و ضد منابع ملی گام بر می دارد. بهترین مثال برای جریان وابسته به دولت نامشروع داخلی، جریان سلطنت طلب است که البته امروز و حتی دیروز (قبل از پیروزی انقلاب اسلامی) از حمایت خارجی برخوردار بود و مثال دوم، جریان چپ مارکسیستی به ویژه چپ قدیم است.