رمان «تقویم تصادفی» روایتی از بلوغ فکری و جسمی دختر جوانی به نام «ترمه» است که برای اولین بار شهر زادگاهش را ترک کرده و برای تحصیل به دانشگاه شیراز می رود. شهر در این رمان یکی از شخصیت های اصلی است؛ خیابان ها و کوچه ها و آدم هایش، «حافظیه» و درخت های بهارنارنجش، دانشگاه و دختر و پسرهای جوانش که تشنه ی درس و عشق و تجربه اند. ترمه در سفری در زمان و مکان، تقویمی تصادفی از گذشته، حال و آینده اش را ورق می زند.
کتاب تقویم تصادفی