کتاب دل کنده

Heartless
کد کتاب : 30109
مترجم :
شابک : 978-6001222528
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 96
سال انتشار شمسی : 1402
سال انتشار میلادی : 2013
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 2
زودترین زمان ارسال : ---

معرفی کتاب دل کنده اثر سام شپرد

هنگامی که روسکو، محقق 65 ساله سروانتس، با زن جوانی به نام سالی فرار می کند، تصمیم می گیرد مدتی در خانه خانوادگی او بماند. به زودی او متوجه می شود که خانه سالی - زمانی که جیمز دین در آن زندگی می کرد بر فراز دره سان فرناندو مستقر شده است - مملو از اسرار، غم و اندوه و زنان تنها که نمی توانند خود یا دیگران را در آرامش رها بگذارند. از لوسی، خواهر مشکوک سالی، میبل، مادر نامعتبر شکسپیرشان، تا الیزابت، پرستار دوست‌داشتنی و مرموز میبل، نیروهای خانه توطئه می‌کنند تا روسکو فرضیات خود را درباره همه چیز زیر سوال ببرد. همانطور که زخم ها و تاریخچه ها فاش می شود، شپرد، همانطور که فقط او می تواند، نشان می دهد که چه اتفاقی می افتد وقتی رازهایی در یک خانواده فاش میشوند.
سام شپرد برنده جایزه پولیتزر بیش از پنجاه و پنج نمایشنامه، سه مجموعه داستان و دو اثر داستانی نوشته است. او به عنوان بازیگر در بیش از شصت فیلم ظاهر شد و در سال 1984 برای فیلم The Right Stuff نامزدی اسکار را دریافت کرد. او فینالیست جایزه ادبی دبلیو اچ اسمیت برای مجموعه داستانش رویای بزرگ بهشت بود. در سال 2012 دکترای افتخاری از کالج ترینیتی دوبلین به او اعطا شد. او عضو آکادمی هنر و ادبیات آمریکا بود، مدال طلای نمایشنامه را از آکادمی دریافت کرد و به تالار مشاهیر تئاتر راه یافت. او در سال 2017 درگذشت.

کتاب دل کنده

سام شپرد
ساموئل شپارد راجرز چهارم (Samuel Shepard Rogers IV) (زاده ۵ نوامبر ۱۹۴۳ - درگذشتهٔ ۲۷ ژوئیه ۲۰۱۷) نمایش‌نامه‌نویس، کارگردان و بازیگر آمریکایی بود. شپرد در طول زندگی حرفه‌ای اش بیش از ۴۰ نمایش‌نامه نوشت.سم شپرد برای اولین بار در سال ۱۹۷۱ با نمایش دهان کابوی مورد توجه قرار گرفت.از جمله فیلم‌های او می‌توان به چیزهای درست، بلک‌تورن، حماقت برای عشق، باندیداس، ماگنولیاهای فولادی، پرونده پلیکان اشاره کرد. او یکی از نویسندگان فیلم‌نامه فیلم پاریس، تگزاس بود. او...
نکوداشت های کتاب دل کنده
Surreal and haunting
سورئال و ترسناک
Newsday Newsday

Spookily engrossing. . .
شبح وار جذاب. . .
Bloomberg News

قسمت هایی از کتاب دل کنده (لذت متن)
-راسکو: [هاج و واج] سلی؟ راسکو اندکی به سمت سلی می رود. بعد می ایستد. -سلی: [پشت به تماشاگران] من خوابم. -راسکو: تو بودی جیغ زدی؟ -سلی: نه. -راسکو: فکر کردم صدای جیغ شنیدم. -سلی: برو سگتو بگردون. -راسکو می چرخد و به سمت راست صحنه راه می افتد-می ایستد- گیج به طرف سلی برمی گردد. -راسکو: از خواب که پریدم سر در نمی آوردم پنجره ها کدوم ورن. به خیالم هنوز تو متلی جایی هستیم. -سلی: [بدون این که بچرخد] خواب دیدی خیره.